حمله پانیک احساس حاد و ناگهانی اضطراب است که احساس مرگ قریبالوقوع را به همراه میآورد. دفعات رخ دادن این حملات در افراد متفاوت است.این حملات ممکن است به دنبال یک فشار عصبی اتفاق بیفتد؛ اما در غیر این صورت، زمانی که حملات بدون دلیل خاصی اتفاق میافتند ممکن است تشخیص اختلال پانیک ، که یکی از اختلالات اضطرابی است داده شود. این حملات معمولا فقط چند دقیقه طول میکشند و علائم آنها شامل تپش قلب، عرقکردن، احساس تنگی نفس و فشردگی در قفسهی سینه، احساس ازدستدادن تعادل یا گیجی همراه است. هر چند خود فرد فکر میکند که ممکن است بمیرد یا آسیب جسمی ببیند، اما حملهٔ پانیک باعث عوارض جسمانی (همانند مرگ یا سکتهٔ قلبی) نمیشود و مرگ آور نیست. با این حال فشار روانی زیاد و ترسی از تکرار مجدد حملات افراد را در خطر اقدام به خودکشی قرار میدهد.
چرا حملات پانیک اتفاق میافتند؟
بهتر است به جای تلاش برای مبارزه با جملات پانیک یا فرار از آنها، با حملات پانیک رو به رو شوید. ترس ناشی از حملات احتمالا باعث میشود این آخرین کاری باشد که فکرش را کنید؛ اما اگر با ماهیت حملات پانیک آشنا شوید این کار آسانتر خواهد شد.
فرآیندهای فیزیولوژیکی که واکنش ترس را ایجاد میکنند برای ما مفید و کاربردی هستند. تغییرات فشار خون و تنش عضلانی بدن خیلی سریع ما را برای مبارزه با تهدید یا فرار از آن آماده می کنند. اما در حملات پنیک واکنش ترس بدن نسبت به محرکی که ترس را ایجاد کرده نامناسب و بیش از اندازه است. احساس وحشت و ترس قابل ترک کردن نیست. شما نمیتوانید با اجتناب مداوم از محرکهای ترس، حملات پنیک را کنترل کنید؛ اما این واکنشهای شدید با کوشش و یاری گرفتن از متخصصین روانشناس و روانپزشک قابل کنترل هستند.
در حملات پنیک بدن شما کشوری است که رادار آن شما موج بزرگی از بمب افکن های دشمن را شناسایی کرده است که به مرزهای شما نزدیک می شوند. فرآیندهای فیزیکی جنگ یا گریز، که در طول حمله پانیک رخ می دهند ( مانند ضربان بالای قلب و تنفس سریع ) در واقع سپر دفاعی کشور شما هستند؛ آژیرهای حمله هوایی را به صدا در می آورید، مردم به پناهگاه هجوم می برند، جاده ها مسدود می شوند، سربازان مستقر میشوند و هواپیماهای جنگی بلند می شوند. در این موقعیت شما متوجه میشوید رادار خراب شده و دستهای کلاغ درحال پرواز را با بمب افکن اشتباه گرفته است. حال تصور کنید این آماده باش مدام تکرار شود.
آنچه در طول حملات پانیک اتفاق میافتد همان اشتباه گرفتن کلاغ با هواپیمای جنگی است. زمانی که هیچ تهدیدی وجود ندارد، بدن شما احساس خطر میکند. واکنش ترس ما واقعاً در وجود ما نقش اساسی دارد، ما را آگاه کرده و ما را برای رویارویی با تهدیدات داخلی و خارجی (مانند بیماری، حیوانات وحشی) آماده می کند. بدن شما سعی میکند جانب احتیاط را رعایت کند؛ به همین دلیل تشخیص این که آیا آنچه میبینید کلاغ است یا یک بمب افکن واقعی، دشوار خواهد بود. بخش دشوار درمان حملات پانیک نیز همین است؛ احساس ترس قابل اتکا تر و واقعی تر از صحبت های متخصص روانشناسی است که روبروی ما نشسته.
حمله پانیک خود به طور ترسناکی درباره یک تهدید هشدار میدهند. بنابراین ما نه تنها از خطر بالقوه، بلکه از پاسخ ترس شدید خود نیز می ترسیم. واکنش شدید ترس ما هشدار میدهد که بقای ما جدا در خطر است. خیلی از افراد هنگام تجربه حملات پانیک احساس مرگ و دیوانگی میکنند.
حمله پانیک چطور رخ می دهد؟
به گفته دکتر درمان پانیک حمله پانیک هم به تجربه احساسات جدید یا متفاوت فیزیکی بستگی دارد و هم به تعبیر نادرست ترسناک آنچه اتفاق می افتد. در این شرایط یک چرخه معیوب ایجاد میشود. عملکرد چرخه پانیک را میتوان در یک مثال بررسی کرد فردی مضطرب ، در صبحی گرم و مرطوب، که شب قبل خوب نخوابیده است را تصور کنید. او در بدنش احساس ناراحتی و تنش دارد. تصمیم می گیرد بیرون برود. خم میشود تا بند کفشهایش را ببندد، اما وقتی دوباره بلند میشود کمی احساس سرگیجه میکند. او همچنین متوجه می شود که قلبش کمی تند می زند. به این فکر می کند که چه اتفاقی دارد می افتد؛ بیشتر میترسد و شروع به احساس اضطراب می کند. مشخص نیست چه چیزی در ابتدا باعث این احساسات شده است؛ کم خوابی؟ دمای هوا؟ نکته مهم این است که بدن او، چیزی را به یک تهدید بالقوه قلمداد کرده است. در این مرحله است که چرخه پانیک یا وحشت زدگی شروع میشود.
او متوجه نفس نفس زدن خود میشود، شروع به عرق کردن میکند و روی زمین مینشیند و در بدنش به دنبال نشانههای بیشترس از اتفاق وحشتناک پیشرو میگردد. نکند بیماری ناشناختهای دارد؟ در حال سکته کردن است؟ حالش بدتر میشود. کم کم کنترل خود را از دست میدهد و منتظر ترسناکتر شدن أوضاع میماند. فرض وجود داشتن تهدیدی جدی، اضطراب و ترس را بیش از پیش میکند و علائم بدتر میشوند و به این ترتیب فرد در چرخهی معیوب پانیک گرفتار میشود.
أوضاع همینطور بدتر میشود. حالت تهوع و لرزش دستها هم اضافه میشوند. فرد مطمئن است که باید سکته کرده باشد یا دارد میمیرد. او می خواهد با اورژانس بگیرد، اما پاهایش آنقدر می لرزند که نمی تواند بلند شود. پنج دقیقه بعد، با احساس خستگی، تنفس او به حالت عادی باز می گردد. حمله تمام شده است. او هنوز مطمئن نیست که چه اتفاقی افتاده است. اما یک چیز برای او واضح است: دیگر هرگز نمیخواهد چنین چیزی را تجربه کند.
چگونه به خود کمک کنیم؟
متأسفانه هر چه بیشتر مقاومت کنیم و از حمله هراس خود بترسیم، قویتر میشود. چرا؟ چون ما به خود اجازه نمی دهیم که یاد بگیریم با وجود این هجوم شدید ترس و با وجود تفسیرهای فاجعه آمیز ما، هیچ تهدید واقعی وجود ندارد. در عوض، فریب واکنش ترس خود را می خوریم. اما اگر بخواهیم پرده را کنار بزنیم، تجربه پیچیده وحشت را برای آنچه واقعاً هست مشاهده میکنیم: ترس ساده و آشنا. این طور است که میفهمیم چگونه رفتار کنیم.
متوقف کردن چرخه پانیک، نه تنها شدت آن را کم میکند بلکه از دفعات رخ دادن آن نیز می کاهد. اما همین کار به ظاهر ساده، در عمل بسیار دشوار است. اما شما تنها نیستید. کمک گرفتن از روان پزشک و درمان دارویی برای رهایی از پانیک با همراهی یک متخصص روان شناس پیش رفتن شما در این راه را تسهیل خواهد کرد.