روانشناس امروز

جملات کوتاه و مقالات کاربردی در حیطه روانشناسی

روانشناس امروز

جملات کوتاه و مقالات کاربردی در حیطه روانشناسی

  • ۰
  • ۰

اختلال دوقطبی یک اختلال خلقی مزمن است که باعث تغییرات شدید در خلق و خو، سطح انرژی و رفتار می شود. دوره‌های شیدایی و هیپومانیک نشانه اصلی این بیماری هستند و اکثر افراد مبتلا به اختلال دوقطبی دوره‌های افسردگی نیز دارند. این بیماری با داروها، رواندرمانی، تغییر شیوه زندگی و سایر درمان ها قابل کنترل است.

اختلال دوقطبی چیست؟

اختلال دوقطبی (که قبلاً به عنوان بیماری شیدایی-افسردگی یا افسردگی شیدایی شناخته می شد) یک اختلال خلقی و روانشناختی مادام العمر است که باعث تغییرات شدید در خلق و خو، سطح انرژی، الگوهای تفکر و رفتار می شود. این جابجایی‌ها می‌توانند ساعت‌ها، روزها، هفته‌ها یا ماه‌ها طول بکشند و توانایی شما را برای انجام کارهای روزمره مختل کنند.

انواع مختلفی از اختلال دوقطبی وجود دارد که شامل تجربه نوسانات قابل توجه در خلق و خوی است که به عنوان دوره های هیپومانیک/شیدایی و افسردگی نامیده می شود. با این حال، افراد مبتلا به اختلال دوقطبی همیشه در حالت هیپومانیک/شیدایی یا افسردگی نیستند. آنها همچنین دوره هایی از خلق و خوی طبیعی را تجربه می کنند که به عنوان اتیمیا شناخته می شود.

دوره های شیدایی

یکی از ویژگی های اصلی اختلال دوقطبی I، دوره های شیدایی است. برای برآورده کردن معیارهای اختلال دوقطبی I، باید حداقل یک دوره شیدایی در زندگی خود برای حداقل یک هفته با یا بدون تجربه یک دوره افسردگی داشته باشید.

شیدایی وضعیتی است که در آن یک دوره خلق و خوی غیرعادی بالا یا تحریک‌پذیر و همچنین تغییرات شدید در احساسات، افکار، انرژی، پرحرفی و سطح فعالیت دارید. این سطح بسیار پرانرژی از فعالیت و رفتار فیزیکی و ذهنی تغییری نسبت به خود معمولی شماست و توسط دیگران قابل توجه است.

افرادی که در حالت شیدایی هستند ممکن است در فعالیت هایی که باعث آسیب جسمی، اجتماعی یا مالی آنها می شود، مانند خرج کردن ناگهانی یا قمار کردن مقادیر زیاد پول یا رانندگی بی احتیاطی، زیاده روی کنند. آنها همچنین گاهی اوقات علائم روان پریشی مانند هذیان و توهم ایجاد می کنند که می تواند در تشخیص اختلال دوقطبی از سایر اختلالات مانند اسکیزوفرنی یا اختلال اسکیزوافکتیو مشکل ایجاد کند.

افراد مبتلا به انواع خاصی از دوقطبی مانند اختلال دوقطبی II، هیپومانیا را تجربه می کنند که شکل کمتر شدیدتری از شیدایی است. به اندازه اپیزودهای شیدایی دوام نمی آورد و در عملکرد روزانه تداخل چندانی ایجاد نمی کند.

دوره های افسردگی

در طول یک دوره افسردگی، خلق و خوی ضعیف یا افسرده و/یا از دست دادن علاقه به بیشتر فعالیت ها و همچنین بسیاری از علائم افسردگی دیگر را تجربه می کنید، مانند:

  • خستگی.
  • تغییرات در اشتها.
  • احساس بی ارزشی و ناامیدی.

چرا اختلال دوقطبی دیگر بیماری شیدایی- افسردگی نامیده نمی شود؟

در چند دهه اخیر، دنیای پزشکی، به ویژه حوزه روانپزشکی، عمداً از استفاده از “بیماری افسردگی شیدایی” یا “افسردگی شیدایی” برای توصیف اختلال دوقطبی تغییر جهت داده است. دلایل مختلفی برای این تغییر وجود دارد، از جمله:

ارائه دهندگان مراقبت های بهداشتی از “افسردگی شیدایی” برای توصیف طیف گسترده ای از شرایط روانشناختی استفاده می کردند. همانطور که سیستم های طبقه بندی روانشناختی، از جمله راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM)، پیچیده تر شده اند، اصطلاح جدید “اختلال دوقطبی” به وضوح بیشتر در تشخیص منجر می شود.

عبارات «مانیا» و «شیدایی»، به خصوص استفاده از «شیدایی»، برچسب منفی‌ زیادی دارد. همچنین، مردم اصطلاح «افسردگی» را به طور معمول برای توصیف دوره‌های غمگینی که به عنوان افسردگی بالینی واجد شرایط نیستند، استفاده می‌کنند. استفاده از “اختلال دوقطبی” تمرکز را از این دو کلمه دور می کند. “اختلال دوقطبی” بیشتر یک اصطلاح بالینی، پزشکی است و کمتر از “افسردگی شیدایی” بار عاطفی دارد.

اصطلاح «افسردگی شیدایی» نسخه‌های سیکلوتایمیک یا هیپومانیک (اختلال دوقطبی II) این بیماری را مستثنی می‌کند.

انواع اختلال دوقطبی چیست؟

چهار نوع اختلال دوقطبی وجود دارد که عبارتند از:

اختلال دوقطبی I: افراد مبتلا به اختلال دوقطبی I یک یا چند دوره شیدایی را تجربه کرده اند. اکثر افراد مبتلا به دوقطبی I، دوره‌های شیدایی و افسردگی را خواهند داشت، اما یک دوره افسردگی برای تشخیص ضروری نیست. دوره های افسردگی معمولاً حداقل دو هفته طول می کشد. برای تشخیص دوقطبی I، دوره های شیدایی شما باید حداقل هفت روز طول بکشد یا آنقدر شدید باشد که نیاز به بستری شدن در بیمارستان داشته باشید. افراد مبتلا به دوقطبی I نیز می توانند حالت های مختلط را تجربه کنند (قسمت هایی از علائم شیدایی و افسردگی).

اختلال دوقطبی II: افراد مبتلا به دوقطبی II دوره های افسردگی و دوره های هیپومانیک را تجربه می کنند. اما آنها هرگز یک دوره شیدایی کامل که مشخصه اختلال دوقطبی I است را تجربه نمی کنند. در حالی که هیپومانیا نسبت به شیدایی آسیب کمتری دارد، اختلال دوقطبی II اغلب ناتوان کننده تر از اختلال دوقطبی I است زیرا افسردگی مزمن در دوقطبی II شایع تر است.

اختلال سیکلوتیمیک (سیکلوتیمیا): افراد مبتلا به اختلال سیکلوتیمیک حالت خلقی مزمن ناپایدار دارند. آنها هیپومانیا و افسردگی خفیف را برای حداقل دو سال تجربه می کنند. افراد مبتلا به سیکلوتیمیا ممکن است دوره های کوتاهی از خلق و خوی طبیعی (اتیمیا) داشته باشند، اما این دوره ها کمتر از هشت هفته طول می کشد.

سایر اختلالات دوقطبی مشخص و نامشخص و مرتبط: اگر فردی معیارهای تشخیصی دوقطبی I، II یا سیکلوتیمیا را نداشته باشد اما هنوز دوره‌هایی از افزایش خلق و خوی غیرعادی قابل توجه بالینی را تجربه کرده باشد، این اختلال دوقطبی مشخص یا نامشخص دیگر در نظر گرفته می‌شود.

تفاوت بین اختلال شخصیت مرزی و اختلال دوقطبی چیست؟

در حالی که اختلال شخصیت مرزی (BPD) و اختلال دوقطبی علائم مشابهی دارند و اغلب با یکدیگر اشتباه گرفته می‌شوند، اما شرایط متفاوتی هستند.

BPD شامل یک الگوی طولانی مدت از نوسانات ناگهانی لحظه به لحظه در خلق و خوی، رفتار و تصویر از خود است که اغلب توسط درگیری در تعامل با افراد دیگر ایجاد می شود. خود آسیبی غیر خودکشی نیز در BPD شایع است اما در اختلال دوقطبی نه.

اختلال دوقطبی با BPD متفاوت است زیرا شامل دوره های متمایز و طولانی تر شیدایی / هیپومانیا و / یا افسردگی است. چندین چیز می تواند باعث ایجاد دوره های شیدایی یا افسردگی شود، مانند تغییرات خواب، استرس، داروها و مصرف مواد.

اختلال دوقطبی چه کسانی را تحت تاثیر قرار می دهد؟

اختلال دوقطبی می تواند هر کسی را تحت تاثیر قرار دهد. میانگین سن شروع 25 سالگی است، اما به ندرت ممکن است از اوایل کودکی یا در اواخر 40 یا 50 سالگی شروع شود.

اگرچه اختلال دوقطبی بر روی افرادی که در بدو تولد زن (AFAB) و افرادی که در بدو تولد مرد هستند (AMAB) را تحت تاثیر قرار می‌دهد، این بیماری به‌طور متفاوتی بر آنها تأثیر می‌گذارد.

افراد AFAB مبتلا به اختلال دوقطبی ممکن است با سرعت بیشتری حالات خود را تغییر دهند. هنگامی که افراد مبتلا به اختلال دوقطبی چهار یا بیشتر دوره شیدایی یا افسردگی را در یک سال تجربه می کنند، به این حالت “دوچرخه سواری سریع” می گویند. سطوح مختلف هورمون‌های جنسی و هورمون‌های تیروئید، همراه با تمایل افراد AFAB به تجویز داروهای ضد افسردگی، ممکن است به دوچرخه‌سواری سریع‌تر در این جمعیت منجر شود.

افراد AFAB مبتلا به اختلال دوقطبی نیز ممکن است دوره های افسردگی بیشتری را نسبت به افراد AMAB تجربه کنند.

اختلال دوقطبی چقدر شایع است؟

اختلال دوقطبی تقریباً 5.7 میلیون بزرگسال آمریکایی یا حدود 2.6٪ از جمعیت ایالات متحده را تحت تأثیر قرار می دهد.

علائم و علل دوقطبی

علائم و نشانه های اختلال دوقطبی چیست؟

علامت تعیین کننده اختلال دوقطبی I یک دوره شیدایی است که حداقل یک هفته طول می کشد، در حالی که افراد مبتلا به اختلال دوقطبی II یا سیکلوتیمیا دوره های هیپومانیک را تجربه می کنند.

اما بسیاری از افراد مبتلا به اختلال دوقطبی هم دوره های هیپومانیک/شیدایی و هم افسردگی را تجربه می کنند. این حالات خلقی در حال تغییر همیشه از یک الگوی مشخص پیروی نمی کنند و افسردگی همیشه از مراحل شیدایی پیروی نمی کند. همچنین ممکن است یک فرد چندین بار حالت خلق و خوی یکسانی را تجربه کند (دوره‌هایی از اوتیمیا) قبل از اینکه حالت مخالف را تجربه کند.

تغییرات خلقی در اختلال دوقطبی می تواند در طی چند هفته، ماه و گاهی حتی سال ها اتفاق بیفتد.

یکی از جنبه‌های مهم تغییرات خلق و خوی این است که این تغییرات با خلق و خوی عادی شما متفاوت است و این تغییر خلق و خو برای مدت طولانی ادامه می‌یابد. در مورد شیدایی ممکن است چند روز یا چند هفته و در مورد افسردگی چندین هفته یا ماه باشد. شدت فاز افسردگی و شیدایی می تواند از فردی به فرد دیگر و در یک فرد در زمان های مختلف متفاوت باشد.

علائم و نشانه های دوره های شیدایی

برخی از افراد مبتلا به اختلال دوقطبی در طول زندگی خود بارها دچار دوره های شیدایی یا هیپومانیا می شوند. برخی دیگر ممکن است آنها را به ندرت تجربه کنند.

علائم و نشانه های دوره شیدایی عبارتند از:

  • شادی، امید و هیجان بیش از حد.
  • تغییرات ناگهانی و شدید خلق و خو، مانند تبدیل شدن از شادی به عصبانیت و خصومت.
  • بی قراری.
  • گفتار سریع و افکار مسابقه ای.
  • افزایش انرژی و نیاز کمتر به خواب.
  • افزایش تکانشگری و قضاوت ضعیف، مانند ترک ناگهانی شغل.
  • ساختن برنامه های بزرگ و دست نیافتنی
  • رفتارهای بی پروا و خطرآفرین، مانند سوء مصرف مواد مخدر و الکل و داشتن رابطه جنسی ناایمن یا محافظت نشده.
  • احساس اینکه به طور غیرعادی مهم، با استعداد یا قدرتمند هستید.
  • روان پریشی – تجربه توهم و هذیان (در شدیدترین دوره های شیدایی).

اغلب اوقات، افرادی که دوره شیدایی را تجربه می کنند، از پیامدهای منفی اعمال خود بی اطلاع هستند. در اختلال دوقطبی، خودکشی یک خطر همیشگی است – برخی افراد در دوره‌های شیدایی، نه فقط در دوره‌های افسردگی، دست به خودکشی می‌زنند.

اگر فردی دچار یک دوره شیدایی شدید باشد، به خصوص اگر توهم و هذیان را تجربه کند، ممکن است برای محافظت از خود و دیگران از آسیب احتمالی نیاز به بستری شدن در بیمارستان داشته باشد.

علائم و نشانه های هیپومانیا

برخی از افراد مبتلا به اختلال دوقطبی علائم خفیف تری شبیه شیدایی دارند. به این حالت هیپومانیا می گویند. با هیپومانیا، ممکن است احساس بسیار خوبی داشته باشید و متوجه شوید که می توانید کارهای زیادی انجام دهید. افراد مبتلا به هیپومانیا اغلب می توانند در موقعیت های اجتماعی یا محل کار به خوبی عمل کنند.

ممکن است در طول دوره هیپومانیک احساس نکنید که رفتارتان غیرعادی است. اما خانواده و دوستان شما ممکن است متوجه نوسانات خلقی و سطح فعالیت شما شوند. پس از هیپومانیا، ممکن است افسردگی شدید را تجربه کنید.

علائم و نشانه های دوره های افسردگی

علائم دوره های افسردگی در اختلال دوقطبی مانند علائم افسردگی اساسی است. آنها عبارتند از:

  • غم و اندوه طاقت فرسا
  • کم انرژی و خستگی.
  • کمبود انگیزه.
  • احساس ناامیدی یا بی ارزشی.
  • از دست دادن لذت بردن از چیزهایی که زمانی برای شما لذت بخش بود.
  • مشکل در تمرکز و تصمیم گیری.
  • گریه غیر قابل کنترل
  • تحریک پذیری.
  • افزایش نیاز به خواب.
  • بی خوابی یا خواب زیاد.
  • تغییر در اشتها که باعث کاهش یا افزایش وزن می شود.
  • افکار مرگ یا خودکشی (افکار خودکشی).

اگر افکار خودکشی را تجربه می کنید، مهم است که فورا به دنبال مراقبت باشید. 

علائم و نشانه های یک دوره مختلط

علائم یک دوره مختلط شامل هر دو علائم شیدایی و افسردگی با هم است. در طول یک اپیزود مختلط، شما احساسات و افکار منفی همراه با افسردگی را دارید، اما همچنین احساس آشفتگی، بی قراری و انرژی بالایی دارید. افرادی که دوره های مختلط را تجربه می کنند، اغلب آن را به عنوان بدترین بخش اختلال دوقطبی توصیف می کنند.

چه چیزی باعث اختلال دوقطبی می شود؟

دانشمندان هنوز علت دقیق اختلال دوقطبی را نمی دانند. اما آنها معتقدند که یک جزء ژنتیکی (ارثی) قوی وجود دارد. اختلال دوقطبی یکی از ارثی ترین بیماری های روانپزشکی در نظر گرفته می شود – بیش از دو سوم افراد مبتلا به اختلال دوقطبی حداقل یک خویشاوند بیولوژیکی نزدیک به این بیماری دارند. با این حال، فقط به این دلیل که یک خویشاوند بیولوژیکی مبتلا به اختلال دوقطبی دارید، لزوماً به این معنی نیست که شما نیز به آن مبتلا خواهید شد.

عوامل دیگری که دانشمندان فکر می کنند در ایجاد اختلال دوقطبی نقش دارند عبارتند از:

تغییرات در مغز: محققان تفاوت های ظریفی را در اندازه متوسط یا فعال شدن برخی از ساختارهای مغز در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی شناسایی کرده اند. با این حال، اسکن مغز نمی تواند این بیماری را تشخیص دهد.

عوامل محیطی مانند تروما و استرس: یک رویداد استرس زا، مانند مرگ یکی از عزیزان، یک بیماری جدی، طلاق یا مشکلات مالی می تواند باعث یک دوره شیدایی یا افسردگی شود. به همین دلیل، استرس و ضربه نیز ممکن است در ایجاد اختلال دوقطبی نقش داشته باشد.

دانشمندان در حال حاضر در حال انجام تحقیقاتی برای تعیین ارتباط این عوامل در اختلال دوقطبی، چگونگی کمک به جلوگیری از بروز آن و نقشی که می توانند در درمان آن ایفا کنند، هستند.

تشخیص و تست اختلال دوقطبی

اختلال دوقطبی چگونه تشخیص داده می شود؟

برای تشخیص اختلال دوقطبی، روانپزشک یا روانشناس شما ممکن است از ابزارهای زیادی استفاده کند، از جمله:

یک معاینه فیزیکی

یک تاریخچه پزشکی کامل، که شامل سؤال در مورد علائم، سابقه مادام العمر، تجربیات و سابقه خانوادگی شما می شود.
آزمایش‌های پزشکی، مانند آزمایش خون، برای رد سایر بیماری‌هایی که می‌توانند باعث علائم شما شوند، مانند پرکاری تیروئید.
ارزیابی روانشناختی که توسط روانشناس یا روانپزشک انجام می شود.
برای تشخیص اختلال دوقطبی، باید حداقل یک دوره شیدایی یا هیپومانیا را تجربه کرده باشید. ارائه دهندگان سلامت روان از راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM) برای تشخیص نوع اختلال دوقطبی استفاده می کنند.

برای تعیین اینکه چه نوع اختلال دوقطبی ممکن است داشته باشید، متخصص شما الگوی علائم و میزان تأثیر آنها بر زندگی شما را در شدیدترین دوره ها ارزیابی می کند.

افراد مبتلا به اختلال دوقطبی به احتمال زیاد به بیماری های روانی زیر نیز مبتلا هستند:

  • اضطراب
  • اختلال نقص توجه / بیش فعالی (ADHD).
  • اختلال استرس پس از سانحه (PTSD).
  • اختلالات مصرف مواد/تشخیص دوگانه.

افراد مبتلا به اختلال دوقطبی که یک دوره شیدایی شدید همراه با توهم را تجربه می کنند ممکن است به اشتباه اسکیزوفرنی تشخیص داده شود. اختلال دوقطبی همچنین می تواند به اشتباه به عنوان اختلال شخصیت مرزی (BPD) تشخیص داده شود.

به همین دلیل، هنگام صحبت با متخصص، مهم است که هنگام توضیح همه علائم و تجربیات خود صادق و دقیق باشید. همچنین می‌تواند مفید باشد که یکی از عزیزانتان را که ممکن است بتواند جزئیات بیشتری در مورد سابقه سلامت روان شما در بحث با ارائه‌دهنده‌تان ارائه دهد، مفید باشد.

مدیریت و درمان اختلال دوقطبی

اختلال دوقطبی چگونه درمان می شود؟

درمان می تواند به بسیاری از افراد، از جمله افرادی که شدیدترین اشکال اختلال دوقطبی را دارند، کمک کند. یک برنامه درمانی موثر معمولاً شامل ترکیبی از درمان های زیر است:

  • روان درمانی (گفتار درمانی).
  • دارودرمانی
  • راهبردهای خود مدیریتی، مانند آموزش و شناسایی علائم اولیه یک دوره یا شروع احتمالی

عادات مفید سبک زندگی، مانند ورزش، یوگا و مدیتیشن. اینها می توانند درمان را پشتیبانی کنند، اما جایگزین آن نمی شوند.
درمان های دیگر، مانند درمان شک الکتریکی (ECT) در مواردی که به دارو پاسخ ضعیفی می دهند یا کنترل سریع علائم برای جلوگیری از آسیب ضروری است.

اختلال دوقطبی یک بیماری مادام العمر است، بنابراین درمان یک تعهد مادام العمر است. گاهی اوقات چندین ماه تا سال طول می کشد تا شما و ارائه دهنده مراقبت های بهداشتی تان یک برنامه درمانی جامع را پیدا کنید که بهترین کارایی را برای شما دارد. اگرچه این می تواند دلسرد کننده باشد، اما ادامه درمان مهم است.

اپیزودهای شیدایی و افسردگی معمولاً با گذشت زمان بازمی‌گردند. بین دوره‌ها، بسیاری از افراد مبتلا به اختلال دوقطبی تغییرات خلقی ندارند، اما برخی از افراد ممکن است علائم طولانی مدت داشته باشند. درمان طولانی مدت و مداوم می تواند به مدیریت این علائم کمک کند.

اگر علاوه بر اختلال دوقطبی، سایر بیماری‌های سلامت روان مانند اضطراب یا ADHD نیز دارید، درمان این بیماری‌ها می‌تواند دشوارتر باشد. به عنوان مثال، ارائه دهندگان مراقبت های بهداشتی داروهای ضد افسردگی برای درمان اختلال وسواس فکری-اجباری (OCD) تجویز می کنند و محرک هایی که برای درمان ADHD تجویز می کنند ممکن است علائم اختلال دوقطبی را بدتر کنند و حتی ممکن است یک دوره شیدایی را ایجاد کنند.

باز هم، حتی اگرچه درمان این شرایط دشوار است، ولی غیرممکن نیست. مطمئن شوید که متعهد به یافتن یک برنامه درمانی مناسب هستید.

چه نوع درمانی برای درمان اختلال دوقطبی استفاده می شود؟

روان درمانی که «گفتار درمانی» نیز نامیده می شود، می تواند بخشی موثر از برنامه درمانی افراد مبتلا به اختلال دوقطبی باشد.

روان درمانی اصطلاحی برای انواع تکنیک های درمانی است که هدف آن کمک به شناسایی و تغییر احساسات، افکار و رفتارهای نگران کننده است. کار با یک متخصص سلامت روان، مانند یک روانشناس یا روانپزشک، می تواند برای شما و خانواده شما حمایت، آموزش و راهنمایی ارائه دهد.

انواع مختلف درمان برای اختلال دوقطبی عبارتند از:

آموزش روانی: آموزش روانی روشی است که متخصصان سلامت روان به افراد در مورد شرایط سلامت روانشان آموزش می دهند. از آنجایی که اختلال دوقطبی یک وضعیت پیچیده است، یادگیری در مورد این بیماری و اینکه چگونه می تواند بر زندگی شما تأثیر بگذارد می تواند به شما و عزیزانتان کمک کند تا بهتر آن را مدیریت کرده و با آن کنار بیایید.

ریتم درمانی بین فردی و اجتماعی (IPSRT): این درمان برای کمک به بهبود خلق و خوی شما با درک و کار با ریتم های بیولوژیکی و اجتماعی طراحی شده است. IPSRT یک درمان موثر برای افراد مبتلا به اختلالات خلقی، از جمله اختلال دوقطبی است. بر تکنیک‌هایی برای بهبود پایبندی به دارو (مصرف منظم دارو)، مدیریت رویدادهای استرس‌زای زندگی و کاهش اختلالات در ریتم‌های اجتماعی (تفاوت‌های روزمره در رفتارهای معمولی) تأکید می‌کند. IPSRT مهارت هایی را به شما می آموزد که به شما امکان می دهد از خود در برابر ایجاد دوره های شیدایی یا افسردگی آینده محافظت کنید.

درمان خانواده محور: این درمان برای بزرگسالان و کودکان مبتلا به اختلال دوقطبی و مراقبان آنها است. در طول این درمان، شما عزیزان در جلسات درمانی روان درمانی در رابطه با اختلال دوقطبی، آموزش بهبود ارتباطات و آموزش مهارت های حل مسئله همراه شما خواهند بود.

درمان شناختی رفتاری (CBT): این یک نوع درمان ساختاریافته و هدف گرا است. درمانگر یا روانشناس به شما کمک می کند افکار و احساسات خود را از نزدیک ببینید. متوجه خواهید شد که افکار شما چگونه بر اعمال شما تأثیر می گذارد. از طریق CBT، می توانید افکار و رفتارهای منفی را بیاموزید و یاد بگیرید که الگوها و عادات فکری سالم تری اتخاذ کنید.

چه داروهایی برای درمان اختلال دوقطبی استفاده می شود؟

برخی از داروها می توانند به کاهش علائم اختلال دوقطبی کمک کنند. ممکن است لازم باشد چندین داروی مختلف را با راهنمایی روانپزشک خود امتحان کنید، قبل از اینکه بهترین کار را پیدا کنید. داروهایی که روانپزشکان به طور کلی برای درمان اختلال دوقطبی تجویز می کنند عبارتند از:

  • تثبیت کننده های خلق و خو
  • داروهای اعصاب نسل دوم (“غیر معمول”) (که آنتی سایکوتیک نیز نامیده می شود).
  • داروهای ضد افسردگی

اگر برای اختلال دوقطبی دارو مصرف می کنید، باید:

  • برای درک خطرات، عوارض جانبی و مزایای دارو با ارائه دهنده مراقبت های بهداشتی خود صحبت کنید.
  • در مورد داروهای تجویزی، داروهای بدون نسخه یا مکمل هایی که در حال حاضر مصرف می کنید، به ارائه دهنده مراقبت های بهداشتی خود بگویید.
  • اگر عوارض جانبی را تجربه کردید، فوراً به پزشک خود اطلاع دهید. آنها ممکن است نیاز به تغییر دوز شما داشته باشند یا داروی دیگری را امتحان کنند.
  • به یاد داشته باشید که داروهای اختلال دوقطبی باید به طور مداوم و طبق تجویز مصرف شوند.

تثبیت کننده های خلقی برای اختلال دوقطبی

افراد مبتلا به اختلال دوقطبی معمولاً برای مدیریت دوره های شیدایی یا هیپومانیک به داروهای تثبیت کننده خلق و خو نیاز دارند.

انواع تثبیت کننده های خلق و خو و نام تجاری آنها عبارتند از:

  • لیتیوم (Eskalith®، Lithobid®، Lithonate®).
  • والپروئیک اسید (Depakene®).
  • دیوالپروکس سدیم (Depakote®).
  • کاربامازپین (Tegretol®، Equetro®).
  • لاموتریژین (Lamictal®).
  • لیتیوم یکی از داروهای تجویز شده و مورد مطالعه برای درمان اختلال دوقطبی است. لیتیوم یک نمک طبیعی است و علائم را کاهش می دهد.

ممکن است هفته ها تا ماه ها طول بکشد تا علائم شیدایی به طور کامل کنترل شوند. به همین دلیل روانپزشکان اغلب داروهای دیگری مانند داروهای ضد روان پریشی یا داروهای ضد افسردگی را برای کمک به مدیریت علائم تجویز می کنند.

مشکلات غده تیروئید و کلیه گاهی اوقات هنگام مصرف لیتیوم ایجاد می شود، بنابراین پزشک شما عملکرد تیروئید و کلیه ها را کنترل می کند و همچنین سطح لیتیوم را در خون شما کنترل می کند، زیرا سطح آن می تواند به راحتی بیش از حد افزایش یابد.

هر چیزی که سطح سدیم را در بدن شما کاهش دهد، مانند تغییر رژیم غذایی کم سدیم، تعریق شدید، تب، استفراغ یا اسهال ممکن است باعث تجمع سمی لیتیوم در بدن شما شود. از این شرایط آگاه باشید و اگر لیتیوم مصرف می‌کنید و آن‌ها را تجربه کرده‌اید به پزشک خود اطلاع دهید.

موارد زیر علائم مسمومیت لیتیوم (مصرف بیش از حد لیتیوم) است. در صورت مشاهده موارد زیر فوراً با ارائه دهنده مراقبت های بهداشتی خود تماس بگیرید یا به نزدیکترین اورژانس مراجعه کنید:

  • تاری دید یا دوبینی.
  • نبض نامنظم.
  • ضربان قلب بسیار سریع یا آهسته.
  • دشواری در تنفس.
  • گیجی و سرگیجه.
  • لرزش یا تشنج شدید.
  • دفع مقدار زیادی ادرار.
  • حرکات کنترل نشده چشم
  • کبودی یا خونریزی غیرمعمول.

داروهای نورولپتیک برای اختلال دوقطبی

روانپزشکان اغلب داروهای اعصاب (ضد روان پریشی) نسل دوم یا غیر معمول را در ترکیب با یک تثبیت کننده خلق و خو برای افراد مبتلا به اختلال دوقطبی تجویز می کنند. این داروها به هر دو دوره شیدایی و افسردگی کمک می کنند.

تنها چهار مورد از این داروها برای کمک به درمان افسردگی دوقطبی مورد تایید سازمان غذا و داروی ایالات متحده (FDA) هستند، از جمله:

  • کاریپرازین (Vraylar®).
  • لورازیدون (Latuda®).
  • ترکیب اولانزاپین-فلوکستین (Symbyax®).
  • کوئتیاپین (Seroquel®).

با این حال، داروهای دیگری مانند اولانزاپین (Zyprexa®)، ریسپریدون (Risperdal®) و آریپیپرازول (Abilify®) نیز معمولاً تجویز می شوند.

داروهای ضد افسردگی برای اختلال دوقطبی

روانپزشکان گاهی اوقات داروهای ضدافسردگی را برای درمان اپیزودهای افسردگی در اختلال دوقطبی تجویز می کنند، و داروهای ضد افسردگی را با یک تثبیت کننده خلق و خو ترکیب می کنند تا از شروع یک دوره شیدایی جلوگیری کنند.

داروهای ضد افسردگی هرگز به عنوان تنها دارو برای درمان اختلال دوقطبی استفاده نمی شوند زیرا فقط مصرف یک داروی ضد افسردگی می تواند یک دوره شیدایی را ایجاد کند.

عوارض جانبی داروهای اختلال دوقطبی چیست؟

عوارض جانبی داروهای اختلال دوقطبی شایع است و بسته به دارو متفاوت است. مهم است که با روانپزشک خود در مورد آنچه می توانید هنگام مصرف برخی داروها انتظار داشته باشید صحبت کنید. همچنین مهم است که اگر عوارض جانبی دارید به آنها بگویید.

هرگز مصرف داروی خود را متوقف نکنید مگر اینکه روانپزشک به شما بگوید این کار را انجام دهید. قطع ناگهانی دارو می تواند عوارض جانبی شدیدی ایجاد کند و باعث بروز دوره های شدید شود.

شایع ترین عوارض جانبی داروهای اختلال دوقطبی عبارتند از:

  • افزایش وزن.
  • اختلالات متابولیک، از جمله سطوح غیر طبیعی چربی (دیس لیپیدمی)، فشار خون بالا (فشار خون) و قند خون بالا (هیپرگلیسمی).
  • خواب آلودگی.
  • آکاتیزیا – احساس بی قراری و آشفتگی همراه با نیاز شدید به حرکت، تکان دادن یا سرعت دادن.

چه درمان های پزشکی دیگری برای اختلال دوقطبی استفاده می شود؟

سایر گزینه های درمانی که ممکن است روانپزشک شما برای درمان اختلال دوقطبی در نظر بگیرد عبارتند از:

الکتروشوک درمانی (ECT): این روشی است که در آن اعمال مختصری از جریان الکتریکی به مغز، از طریق پوست سر، باعث تشنج می شود. اغلب برای درمان افراد مبتلا به افسردگی شدید استفاده می شود. ECT برای افسردگی مقاوم به دارو یا شیدایی حاد تهدید کننده زندگی بسیار ایمن و بسیار موثر است. این بهترین درمان برای شیدایی در افرادی است که باردار هستند. ECT از بیهوشی عمومی استفاده می کند، بنابراین شما در طول عمل خواب خواهید بود و هیچ دردی احساس نمی کنید.

تحریک مغناطیسی ترانس کرانیال (TMS): این درمان شامل یک سیم پیچ الکترومغناطیسی کوتاه است که جریان الکتریکی را به مغز شما منتقل می کند. ارائه دهندگان مراقبت های بهداشتی گاهی از آن برای درمان افسردگی مقاوم به دارو استفاده می کنند. این یک جایگزین برای ECT است. TMS دردناک نیست و نیازی به بیهوشی عمومی ندارد.

داروهای تیروئید: این داروها گاهی اوقات می توانند به عنوان تثبیت کننده خلق و خو عمل کنند. مطالعات نتایج مثبتی را در کاهش علائم در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی AFAB که درمان آن سخت و سریع است، نشان داده است.

درمان با کتامین: کتامین، یک داروی بی حس کننده، که در دوزهای پایین از طریق IV تجویز می شود، ثابت شده است که اثرات کوتاه مدت ضد افسردگی و ضد خودکشی برای افراد مبتلا به اختلال دوقطبی دارد.

بستری شدن در بیمارستان: این یک گزینه اورژانسی در مراقبت از اختلال دوقطبی در نظر گرفته می شود. زمانی که فردی یک دوره افسردگی شدید یا شیدایی را تجربه می کند و تهدیدی فوری برای خود یا دیگران است، ضروری می شود.

چه تغییراتی در شیوه زندگی به اختلال دوقطبی کمک می کند؟

تیم مراقبت های بهداشتی شما احتمالاً تغییراتی در سبک زندگی برای توقف الگوهای رفتاری که علائم اختلال دوقطبی را بدتر می کند، توصیه می کند. برخی از این تغییرات سبک زندگی عبارتند از:

نوشیدن الکل و/یا استفاده از مواد مخدر و توبا را ترک کنید: ترک نوشیدن و استفاده از مواد مخدر از جمله تنباکو ضروری است، زیرا ممکن است با داروهایی که ممکن است مصرف کنید تداخل ایجاد کند. آنها همچنین می توانند اختلال دوقطبی را بدتر کنند و باعث ایجاد یک دوره خلقی شوند.

یک دفتر خاطرات روزانه یا نمودار خلقی داشته باشید: پیگیری افکار، احساسات و رفتارهای روزانه می تواند به شما کمک کند تا از عملکرد درمان خود آگاه باشید و/یا به شما کمک کند محرک های احتمالی دوره های شیدایی یا افسردگی را شناسایی کنید.

یک برنامه خواب سالم را حفظ کنید: اختلال دوقطبی می تواند تا حد زیادی بر الگوهای خواب شما تأثیر بگذارد و تغییرات در دفعات خواب شما حتی می تواند باعث بروز یک دوره شود. برنامه خواب معمولی را در اولویت قرار دهید، از جمله به خواب رفتن و بیدار شدن در ساعات مشخصی هر روز.

ورزش: ثابت شده است که ورزش به طور کلی باعث بهبود خلق و خو و سلامت روان می شود، بنابراین ممکن است به مدیریت علائم مرتبط با اختلال دوقطبی کمک کند. از آنجایی که افزایش وزن یکی از عوارض جانبی رایج داروهای اختلال دوقطبی است، ورزش ممکن است به مدیریت وزن نیز کمک کند.

مدیتیشن: نشان داده شده است که مدیتیشن در بهبود افسردگی که بخشی از اختلال دوقطبی است، موثر است.

مدیریت استرس و حفظ روابط سالم: استرس و اضطراب می تواند علائم خلقی را در بسیاری از افراد مبتلا به اختلال دوقطبی بدتر کند. مهم این است که استرس خود را به روشی سالم مدیریت کنید و در صورت امکان سعی کنید عوامل استرس زا را از بین ببرید. بخش بزرگی از این امر حفظ روابط سالم با دوستان و خانواده‌ای است که از شما حمایت می‌کنند، و کنار گذاشتن روابط سمی با افرادی که استرس را به زندگی شما می‌افزایند.

آیا می توان از اختلال دوقطبی پیشگیری کرد؟

متأسفانه هیچ راه شناخته شده ای برای پیشگیری از اختلال دوقطبی وجود ندارد زیرا دانشمندان علت دقیق آن را نمی دانند. اما دانستن علائم و نشانه های اختلال دوقطبی و مداخله زودهنگام بسیار مهم است.

چشم انداز (پیش آگهی) اختلال دوقطبی چیست؟

پیش آگهی اختلال دوقطبی اغلب ضعیف است مگر اینکه به درستی درمان شود. بسیاری از افراد مبتلا به اختلال دوقطبی که درمان مناسب دریافت می کنند، می توانند زندگی پرباری داشته باشند.

اختلال دوقطبی منجر به کاهش تقریباً 9 ساله در طول عمر مورد انتظار می شود و از هر 5 نفر مبتلا به اختلال دوقطبی 1 نفر خودکشی می کنند. تخمین زده می شود که 60٪ از همه افراد مبتلا به اختلال دوقطبی به مواد مخدر یا الکل وابسته هستند. به همین دلیل است که جستجوی مراقبت های پزشکی و متعهد ماندن به درمان اختلال دوقطبی ضروری است.

استفاده منظم و مداوم از دارو می تواند به کاهش دوره های شیدایی و افسردگی کمک کند. با دانستن نحوه تشخیص علائم و محرک های این دوره ها، شانس بیشتری برای درمان موثر و یافتن روش های مقابله ای وجود دارد که ممکن است از دوره های طولانی بیماری، بستری طولانی مدت در بیمارستان و خودکشی جلوگیری کند.

زندگی با اختلال دوقطبی

چه زمانی باید در مورد اختلال دوقطبی به پزشک مراجعه کنم؟

اگر اختلال دوقطبی برای شما تشخیص داده شده است، باید به طور منظم در طول زندگی خود به تیم مراقبت های بهداشتی خود مراجعه کنید تا مطمئن شوید که درمان شما برای شما موثر است. این تیم ممکن است شامل موارد زیر باشد:

  • حمید احدی
  • ۰
  • ۰

نشخوار فکری یعنی تفکر تکراری یا تمرکز بر احساسات منفی و علل و پیامدهای آن. جنبه منفی و تکراری نشخوار فکری می تواند به ایجاد افسردگی یا اضطراب منجر شود و شرایط موجود را بدتر کند.

وقتی فردی که دارای خلق افسرده است، نشخوار فکری می کند، احتمال بیشتری دارد که «چیزهای منفی بیشتری را که در گذشته برایش اتفاق افتاده به یاد بیاورد، موقعیت های زندگی فعلی خود را منفی تر تفسیر کند، و نسبت به آینده ناامیدتر است». مشغله‌ی ذهنی با مشکلات، تمرکز بر حل مسئله را دشوار می‌سازد. حتی در افراد بدون افسردگی یا اضطراب، نشخوار فکری می تواند به احساسات منفی کمک کند. این می‌تواند به چرخه‌ای تبدیل شود که در آن هر چه یک فرد بیشتر نشخوار کند، احساس بدتری دارد، که سپس به نشخوار فکری بیشتر نیز منجر می شود.

به طور حلاصه نشخوار فکری زمانی است که احساس می کنید در چرخه ای از افکار منفی گیر کرده اید. می تواند با اضطراب و سایر اختلالات همراه یا تشدید شود. نشخوار فکری در بسیاری از مشکلات روانشناختی مشترک است و ارتباط نزدیکی با تجربیات منفی گذشته دارد.

نشخوار فکری چیست؟

نشخوار فکری چیست؟

انجمن روانشناسی آمریکا (APA) نشخوار فکری را به عنوان “تفکر وسواسی شامل افکار یا مضامین مفرط و تکراری که با اشکال دیگر فعالیت ذهنی تداخل می کند” تعریف می کند. نشخوار فکری می تواند نشانه ای از مشکلات مختلف سلامت روان باشد. APA اذعان می کند که معمولاً با اختلال وسواس فکری-اجباری و اختلال اضطراب فراگیر رخ می دهد که نیازمند مراجعه به دکتر درمان وسواس یا روانشناس بالینی خوب است.

عادت به نشخوار فکری علاوه بر اینکه یک نشانه است، می‌تواند سلامت فرد را تحت تأثیر قرار دهد:

  • طولانی شدن یا تشدید افسردگی
  • توانایی فرد در تفکر و پردازش احساسات را مختل می کند.
  • ایجاد یا تشدید اضطراب، مشکلات خواب و رفتارهای تکانشی
  • تشدید و حفظ پاسخ های استرس و منجر به استرس مزمن می شود.
  • افزایش خطر التهاب و مشکلات سلامت جسمانی در نتیجه استرس
  • افزایش خطر اختلالات مصرف مواد
  • نشخوار فکری می تواند نگرانی را به یک عادت یا شیوه زندگی تبدیل کند.

چه چیزی باعث نشخوار فکری می شود؟

افراد به دلایل مختلف نشخوار فکری می کنند. در سال 2005، APA برخی از دلایل رایج برای نشخوار فکری را فهرست کرد:

  • این باور که با نشخوار فکری، بینشی نسبت به زندگی یا مشکل خود به دست خواهید آورد.
  • داشتن سابقه ضربه روحی یا جسمی
  • مواجهه با استرس های مداومی که نمی توانید آنها را کنترل کنید.
  • نشخوار فکری همچنین می تواند بر افرادی با ویژگی های شخصیتی مانند کمال گرایی، اضطراب و نگرانی بیش از حد در مورد روابط خود با دیگران تأثیر بگذارد.

روش های کنترل نشخوار فکری

اگر نشخوار فکری می کنید، ممکن است به احتمال زیاد:

  • روی رویدادهای منفی گذشته تمرکز کنید و خود را به خاطر آنها سرزنش کنید.
  • وقایع جاری را منفی تر تفسیر کنید.
  • نسبت به آینده احساس ناامیدی بیشتری داشته باشید.

نشخوار فکری یک چرخه معیوب ایت که به سختی می توان آن را شکست، اما راه هایی برای متوقف کردن این افکار مزاحم وجود دارد. هنگامی که چنین افکاری شروع می شوند، متوقف کردن سریع آنها ممکن است از شدیدتر شدن آنها جلوگیری کند.

در اینجا 12 نکته وجود دارد که باید وقتی شروع به تجربه یک فکر یا مجموعه ای از افکار در اطراف سرتان می کنید، امتحان کنید:

1. حواس خود را پرت کنید

وقتی متوجه شدید که شروع به نشخوار فکری کرده اید، پیدا کردن یک عامل حواس پرت کننده می تواند چرخه فکر شما را بشکند.

برای مثال، ممکن است:

  • با یکی از دوستان یا اعضای خانواده تماس بگیرید.
  • کارهای خانه خود را انجام دهید.
  • تماشای یک فیلم
  • کشیدن یک عکس
  • کتاب بخوان
  • کمی ورزش کنید.

2. برنامه ریزی و اقدام کنید

به جای تکرار مکرر همان افکار منفی، افکار خود را به بخش‌های کوچک‌تر تقسیم کنید و برای مقابله با هر یک، هر چند کوچک، برنامه‌ریزی کنید. آن را روی یک تکه کاغذ بنویسید. تا جایی که ممکن است مشخص باشد و همچنین با انتظارات خود واقع بین باشید. پس از ایجاد یک برنامه، یک قدم کوچک برای رسیدگی به موضوع بردارید. سپس، وقتی آماده شدید، قدم بعدی را بردارید.

هدف از این فعالیت این است که نشخوار فکری شما را مختل کند. همچنین ممکن است به شما کمک کند تا در حل نگرانی قدم بردارید، و همچنین می تواند باعث شود که روی اوضاع کنترل بیشتری داشته باشید.

3. روی آنچه که می توانید تغییر دهید کار کنید

نشخوار فکری اغلب از تجربیات منفی قبلی ناشی می شود. برخی از این تجربیات را نمی‌توانیم تغییر دهیم، اما می‌توانیم نگاهمان را به آنها تغییر دهیم.

  • اگر آن شغل را پیدا نکردید، آیا می‌توانید رزومه خود را اصلاح کنید و دوباره کار کنید؟
  • اگر اشتباهی مرتکب شده اید یا تجربه بدی داشته اید، آیا می توانید اقداماتی را برای جلوگیری از تکرار آن انجام دهید؟
  • اگر واقعاً نمی‌توانید چیزی را تغییر دهید، شاید لازم نباشد نگران آن باشید.

4. تغییر مکان

سعی کنید زمانی را در جایی بگذرانید که قبلاً در آن شاد بوده اید. شاید جایی در نزدیک شما باشد که بتوانید در آن قدم بزنید، قهوه بنوشید یا مدتی در پارک بنشینید.

5. افکار خود را مجدداً مرور کنید و دیدگاهی به دست آورید

ما اغلب وقتی فکر می‌کنیم اشتباهی مرتکب شده‌ایم، خارج از نوبت صحبت کرده‌ایم یا فکر می‌کنیم مسئول اتفاق بدی هستیم، نشخوار می‌کنیم.

اگر بتوانید نتیجه و تاثیر یک فکر را ببینید، ممکن است متوجه شوید که فکر کردن به آن اشتباه است.

به عنوان مثال، اگر در محل کار اشتباهی مرتکب شده اید، ممکن است موارد زیر کمک کند:

  • در نظر بگیرید که اشتباه شما در واقعیت چه تأثیری خواهد داشت.
  • به یاد بیاورید که چنین چیزی قبلاً چه زمانی اتفاق افتاده است، و چگونه به وقوع پیوسته است.
  • اقداماتی را برای تصحیح خطا انجام دهید
  • در صورت لزوم عذرخواهی کنید
  • به یاد داشته باشید که همه اشتباه می کنند، و اگر اصلاً نیاز به بازسازی دارد، بهتر است زودتر آن را حل کنید.

6. اهداف زندگی خود را دوباره تنظیم کنید

کمال گرایی و هدف گذاری غیرواقع بینانه می تواند منجر به ترس یا شکست شود و این می تواند منجر به نشخوار فکری شود.

تعیین اهداف غیرواقعی ممکن است باعث شود نگران این باشید که چرا و چگونه به یک هدف نرسیده‌اید یا برای رسیدن به آن چه باید می‌کردید. تعیین اهداف واقع بینانه تر که قادر به دستیابی به آنها هستید می تواند خطرات ناشی از تفکر بیش از حد در اعمال خود را کاهش دهد.

7. روی افزایش عزت نفس خود کار کنید

بسیاری از افرادی که نشخوار فکری می کنند مشکلاتی را در مورد عزت نفس گزارش می دهند. در واقع، ممکن است ارتباطی بین کمبود عزت نفس و تمایل به نشخوار فکری وجود داشته باشد.

راه های افزایش عزت نفس شامل بررسی و تشکراز نقاط قوت خود و تقویت آنهاست.

8. مدیتیشن یا تنفس عمیق را امتحان کنید

مدیتیشن قصد دارد ذهن شما را پاک کند، به این معنی که ممکن است به شما کمک کند نشخوار فکری را متوقف کنید.

هنگامی که خود را با یک حلقه تکراری از افکار در ذهن خود می بینید، به دنبال فضایی آرام باشید. بنشینید، نفس عمیق بکشید و روی تنفس خود تمرکز کنید.

9. محرک های نشخوار خود را پیدا کنید

هر بار که متوجه شدید در حال نشخوار فکری هستید، موقعیتی را که در آن قرار دارید یادداشت کنید.

این ها شامل:

  • جایی که شما هستید
  • چه ساعتی از روز است
  • چه کسی با شماست (اگر کسی باشد)
  • کاری که شما انجام می دادید
  • هر محرکی که افکار ناخواسته را شروع کرده باشد

آگاهی از این محرک ها ممکن است به کاهش هر گونه تمایل به نشخوار کمک کند.

10. با یک دوست صحبت کنید

نشخوار افکار می تواند باعث شود احساس انزوا کنید. یک دوست قابل اعتماد ممکن است بتواند دیدگاهی بیرونی ارائه دهد که می تواند به شکستن چرخه نشخوار ذهنی کمک کند.

11. درمان هم تاثیرگذار است!

اگر افکار نشخوار کننده شما زندگی شما را محتل کرده، ممکن است به فکر درمان باشید. یک روانشناس بالینی می تواند به شما کمک کند تا علت نشخوار فکری و چگونگی رسیدگی به مشکلات موجود در آنها را شناسایی کنید.

درمان شناختی رفتاری (CBT) می تواند به شما کمک کند تا راه های جدیدی برای نزدیک شدن به موقعیت ها ایجاد کنید. مشاوره یک به یک می تواند فرصتی برای کاوش عمیق تر و رسیدگی به هر گونه علت زمینه ای فراهم کند.

12. انتظارات خود را مشخص کنید

اگر اهدافی را برای خود تعیین کنیم که خیلی بالا باشد، ممکن است هرگز به آنها نرسیم. این می تواند باعث شود که ارزش خودمان را زیر سوال ببریم و ممکن است به نشخوار فکری های منفی منجر شود، مانند “من هرگز به اندازه کافی خوب نخواهم شد”.

ممکن است زمان آن رسیده باشد که آنچه را که به طور واقع بینانه می توانید انجام دهید ارزیابی کنید و انتظارات خود را تنظیم کنید.

به طور مداوم بر روی ایجاد عزت نفس کار کنید:

  • مراقبت از خود
  • انجام کارهایی که از آنها لذت می برید و در آنها عالی هستید
  • ستایش خود برای موفقیت هایتان
  • خودتان را به خاطر اشتباهاتت ببخشید
  • حمید احدی
  • ۰
  • ۰

هاینس هارتمن در ۴ نوامبر ۱۸۹۴ در شهر وین، در کشور اتریش به دنیا آمد. خانواده او تحصیل کرده و سر‌شناس بودند.  پدربزرگ‌ هارتمن با نام موریتز هارتمن، شاعر، نویسنده و عضو مجلس بود. پدر او، لادو هارتمن استاد تاریخ و مؤسس کتابخانه عمومی در شهر وین بود؛ و مادرش، گرتا کورباک پیانیست، مجسمه‌ساز و هنرمند بود.خانواده او اعتقادات دینی و مذهبی قوی نداشتند. در خانواده هارتمن هنر و فلسفه به عنوان ارزشی مهم و خمیر مایه زندگی شناخته می شد. هارتمن تا ۱۳ سالگی تحت نظارت معلم خصوصی و خانگی تحصیل کرد. در ۱۴ سالگی وارد مدرسه خصوصی شد. و دوران دبیرستان در مدرسه عمومی به پایان رساند. هارتمن در دانشگاه وین رشته پزشکی را برای تحصیل انتخاب کرد؛ و سپس مدرک تخصصی خود را در رشته روانپزشکی دریافت نمود. هارتمن در دوره تحصیل خود در رشته پزشکی، دو مقاله مربوط به متابولیسم نوعی درخت در زمینه گیاه شناسی نوشت و به چاپ رساند.

فعالیت هارتمن در زمینه روانکاوی

با مطالعه آثار زیگموند فروید، هارتمن به نظریات او علاقه‌مند شد. هارتمن بعد از فارغ‌التحصیلی و قبل از این که تعلیم روانکاوی ببیند؛ در دانشکده روانپزشکی وین و مرکز عصب‌شناسی کار می‌کرد. او کار خود را با سرپرستی متخصصان بالینی و آزمایش‌گر شروع کرد. هارتمن مقاله‌ای در باب اعتبار آزمایشی نظریه فروید به چاپ رسانده است. که تأثیر فراوانی بر حوزه روانکاوی داشته؛ و بعد به نگارش مکتوب و کتابی درباره بنیادهای روانکاوی روی آورد؛ که در ۱۹۲۷ منتشر شد. چون در روان‌شناسی مهارت پیدا کرده بود. و تجربه روانشناسی بالینی و روانکاوی داشت؛ و در امور هنری و اجماعی مداخله می کرد: توانست بود اعتبار خوبی از همان دوران جوانی برای خود کسب کند. و در دسته صاحب نظران قرار بگیرد. این امر باعث شد؛ تا بیان‌گذار روانکاوی، فروید، شخصا از او بخواهد؛ تا با خود او تحت دومین آموزش روانکاوی قرار بگیرد. دوره کار با فروید برای هارتمن، با آموزش بیشتر و تفکر سپری شد. هارتمن در این مدت، هیچ کتابی منتشر نکرد.

تست شخصیت شناسی هارتمن بر اساس رنگ ها

تست هارتمن یک تست شخصیت شناسی است. این تست بر اساس رنگ ها طراحی شده است. امروزه این تست در شناخت شخصیت افراد کاربرد خوبی دارد. هارتمن شخصیت ها را به ۴ رنگ قرمز (قدرت)، آبی (صمیمیت)، سفید (صلح و آرامش)، زرد (لذت و تفریح) دسته بندی کرده است.هر کدام از رنگ ها جنبه های مثبت و منفی دارند. شما به پرسش های این تست بر اساس تظر شخصی خود پاسخ می دهید. و با توجه به ارزش های محوری که دارید؛ اطلاعات مفیدی از شخصیت خود به دست می آورید. در این تست یکی از رنگ ها نسبت به رنگ های دیگر بر شخصیت شما غالب است؛ و بالاترین درصد را به خود اختصاص می دهد. در ادامه به خصوصیات مثبت و منفی هر کدام از رنگ ها اشاره خواهیم کرد.

جنبه های مثبت رنگ سفید در تست شخصیت شناسی هارتمن:

  •  آرام، اهل تفکر و صلح طلب
  •  دارای سبک زندگی صادقانه و بی غل و غش سخت نگرفتن زندگی
  •  صبور در برخورد با دیگران
  •  مهربان با انسان ها و حیوانات
  •  نقاط قوت به عنوان یک دوست
  •  حمایتگر و پذیرا
  •  دارای گوش شنوا و همدل
  •  مردم را دوست دارد و آن ها هم او را دوست دارند
  •  سازگار با شخصیت های مختلف
  •  متوقع نبودن در دوستی

جنبه های منفی و نقات ضعف رنگ سفید:

  •  بی خیال نسبت به زندگی
  •  نداشتن انعطاف در مواجه با تجربیات جدید
  • معمولاً تنبل هستند؛ و مسئولیت پذیر نیستند.

 

چگونه می توان با شخصیت رنگ سفید رابطه سازنده بر قرار کرد؟

  •  با او مهربان باشید.
  •  وقتی با او صحبت می کنید، منطقی، شفاف و محکم باشید.
  •  صبور و آرام باشید.
  •  از آن ها انتظار نداشته باشید که تعامل اجتماعی زیادی داشته باشند.
  •  در برخورد با او کنترل کننده نباشید.

جنبه های مثبت رنگ زرد شخصیت شناسی هارتمن:

  •  بسیار خوش بین است.
  •  دوست دار خود است. . دیگران را راحت می پذیرد.
  •  داوطلب شدن برای موقعیت های خاص
  •  او زندگی را تجربه ای لذت بخش می بینید.
  •  ماجراجو و جسور است.
  •  هیجان انگیز و سرگرم کننده
  •  بخشیدن راحت خود و دیگران
  •  اولویت قراردادن دوستان نسبت به خانواده

جنبه های منفی و نقات ضعف رنگ زرد

  •  مهرطلب است. (نیاز به توجه اگرفتن از همه دارد.)
  •  گاهی اوقات بی مسئولیت و غیرقابل اتکا است.
  •  خود محور و خود باور است.

چگونه می توان با شخصیت رنگ زرد رابطه سازنده بر قرار کرد؟

  • در رابطه با او مثبت باشید.
  •  به یاد داشته باشید؛ که آن ها حساس تر از آنچه که به نظر می رسد هستند.
  •  ارزش مهارت های آن ها را در روابط اجتماعی بدانید.
  •  خیلی جدی از آن ها انتقاد نکنید.
  •  آن ها را نادیده نگیرید.

جنبه های مثبت رنگ قرمز شخصیت شناسی هارتمن:

  •  دارای تفکر منطقی
  •  متعهد به شیوه زندگی سازنده
  •  پویا بودن
  •  مستقل است.
  •  بسیار باهوش است.
  •  دارای تفکر سازنده در حل مشکلات
  •  حمایتگر در مواقع اضطراری
  •  علاقه مند به فعلالیت های گروهی
  •  نظرات او دارای پیشنهادات مفید است.
  •  کمک کننده در هنگام معضلات

جنبه های منفی و نقات ضعف رنگ قرمز

  •  درگیر شدن و ایجاد آشفتگی برای دستیابی به اهداف شخصی
  •  دوباره انجام دادن کارهایی که باعث شکست خوردنش شده است.
  •  داشتن تفکر همیشه درست بودن.

چگونه می توان با شخصیت قرمز رابطه سازنده بر قرار کرد؟

  •  مشکلات را به شیوه منطقی با او مطرح کنید.
  •  با او رک، کوتاه و مشخص صحبت کنید.
  •  حس غریزه او را حمایت کنید.
  •  او را جلوی دیگران به هیچ وجه خجالت زده نکنید.
  •  از دیدگاه احساسی با او بحث نکنید.

جنبه های مثبت رنگ آبی شخصیت شناسی هارتمن:

  •  جدی گرفتن زندگی
  •  قدردان زیبایی و جزئیات است.
  •  دارای حس زیبایی شناسی قوی دارد.
  •  پایدار و قابل اعتماد است.
  •  تحلیل گرا بودن.
  •  وفادار در دوستی
  • نگران آسایش و رفاه دیگران
  •  به یاد آوردن مناسب های خاص
  •  انگیزه دهنده برای حل مشکلات
  •  متعهد در روابط خود

جنبه های منفی و نقات ضعف رنگ آبی

  •  بسیار احساسی است.
  •  گاهی خود بین و از خود راضی است.
  •  کمال گرا

چگونه می توان با شخصیت آبی رابطه سازنده برقرار کرد؟

  •  از او قدردانی کنید.
  •  با او وفادار باشید.
  •  به او در رابطه احساس امنیت دهید.
  •  به او احساس گناه ندهید.
  •  او را در موقعیتی که مجبور شود سریع تصمیم بگیرد قرار ندهید.

 

تست های مرتبط:
 

تست طرحواره

تست کتل

تست میلون

تست mmpi

تست نئو

  • حمید احدی
  • ۰
  • ۰

مشاوره شغلی

پیشرفت شغلی شما یک فرآیند مادام العمر است که خواه بدانید یا ندانید، در واقع از زمان تولد شما شروع شده است! تعدادی از عوامل بر پیشرفت شغلی تأثیر می گذارند، از جمله علایق، توانایی ها، ارزش ها، شخصیت، پیشینه و شرایط. مشاوره های شغلی که در مرکز مشاوره شغلی انجام می گیرد، فرآیندی است که به شما کمک می کند تا خود و دنیای کار را بشناسید و بشناسید تا تصمیمات شغلی، تحصیلی و زندگی بگیرید.

توسعه شغلی فراتر از تصمیم گیری در مورد رشته و شغلی است که می خواهید پس از فارغ التحصیلی به دست آورید. پیشرفت تحصیلی و شغلی یک فرآیند مادام العمر است، به این معنی که در طول زندگی شما تغییر خواهید کرد، موقعیت ها تغییر خواهند کرد، و شما به طور مداوم مجبور خواهید بود تصمیمات شغلی و زندگی خود را بگیرید. هدف از مشاوره شغلی در مرکز مشاوره توسط مشاور یا روانشناس این است که نه تنها به شما کمک کند تا تصمیماتی را که اکنون باید بگیرید، اتخاذ کنید؛ بلکه به شما دانش و مهارت هایی را که برای تصمیم گیری شغلی و زندگی در آینده نیاز دارید، بدهد.

چه انتظاری می توانم از مشاور شغلی داشته باشم؟

مشاور شغلی شما:

به شما کمک می کند بفهمید که چه کسی هستید و از تحصیل، شغل و زندگی خود چه می خواهید.

کسی باشید که در مورد افکار، ایده ها، احساسات و نگرانی های خود در مورد انتخاب های شغلی و تحصیلی خود با او صحبت کنید و به شما کمک کند تا افکار و احساسات خود را مرتب کنید، سازماندهی کنید و درک کنید.

مشاوره شغلی به شما کمک می کند تا عوامل موثر بر پیشرفت شغلی خود را شناسایی کنید و به شما کمک کند علایق، توانایی ها و ارزش های خود را ارزیابی کنید.

به شما کمک می کند منابعی در رابطه با اطلاعات شغلی را پیدا کنید.

به شما کمک می کند تا مراحل بعدی را تعیین کنید و برنامه ای برای رسیدن به اهداف خود تهیه کنید.

مشاوره شغلی به این معنا نیست که:

به شما بگوید چه کاری انجام دهید، یا به شما بگوید که در چه رشته ای باید تحصیل کنید یا چه شغلی را باید دنبال کنید.

چه کسانی باید به مرکز مشاوره شغلی مراجعه کند؟

از آنجایی که توسعه شغلی یک فرآیند مادام العمر است، مشاوره شغلی می تواند برای هر کسی، از جمله دانش آموزان سال اول، سال دوم، نوجوانان، سالمندان و حتی فارغ التحصیلان مناسب باشد. هر چه زودتر تصمیم گیری آگاهانه در مورد آینده خود را شروع کنید، آمادگی بیشتری خواهید داشت! همچنین توصیه می کنیم همه دانشجویان سال اول به یک مشاور شغلی مراجعه کنند.

در زیر چند نمونه از نگرانی هایی که دانشجویان را به سمت مشاوره شغلی می کشاند آورده شده است:

انتخاب شغل و گزینه های اصلی

“من نمی دانم که می خواهم با زندگی خود چه کنم.”

“من نمی دانم در چه رشته ای تحصیل کنم.”

“من انتخابم را به چند گزینه شغلی محدود کرده‌ام، اما انتخاب بین آنها برایم سخت است.”

“من می دانم در چه رشته ای می خواهم تحصیل کنم، اما نمی دانم پس از فارغ التحصیلی چه کاری می خواهم انجام دهم.”

“من می دانم که می خواهم چه کار کنم، اما مطمئن نیستم که بهترین رشته چه خواهد بود.”

“من می‌خواهم بدانم چه نوع شغل‌هایی می‌توانم با رشته‌ام پیدا کنم.”

“احساس نمی‌کنم که به اندازه کافی در مورد همه مشاغل مختلف آن بیرون اطلاعات دارم تا بدانم چه می‌خواهم انجام دهم.”

حل تعارضات در مشاوره شغلی

“من موضوعات مختلف زیادی را دوست دارم و به تغییر رشته ادامه می دهم زیرا مطمئن نیستم که کدام یک برای من بهتر است!”

“من هیچ یک از کلاس هایم را دوست ندارم و هیچ کدام از رشته ها واقعاً برایم جذاب به نظر نمی رسند.”

“من تجربه کاری زیادی دارم و می‌خواهم مسیر شغلی جدیدی پیدا کنم که بر اساس مهارت‌هایی باشد که دارم.”

“من همیشه فکر می‌کردم می‌خواهم فلان شغل را دوست دارم، اما وارد رشته‌ام شدم و واقعاً آن را دوست ندارم!»

“من واقعا رشته ام را دوست دارم، اما این چیزی نیست که می خواهم برای حرفه ام انجام دهم.”

“من می دانم که چه نوع کاری را دوست دارم انجام دهم، اما می ترسم نتوانم با انجام آن پول کافی به دست بیاورم.”

“خانواده من واقعاً می خواهند که من یک —– باشم، اما مطمئن نیستم که آیا واقعاً این همان چیزی است که من می خواهم.”

“من همیشه برای یک —— بودن برنامه ریزی کرده ام، اما نمی دانم که آیا این تنها به این دلیل است که من می دانم.”

“من می‌خواهم رشته ای پیدا کنم که در آن همیشه فرصت شغلی زیاد باشد.”

“من می خواهم شغلی پیدا کنم که به من امکان می دهد حمایت مالی قابل توجهی برای خانواده ام فراهم کنم.”

“من نمی توانم شغلی پیدا کنم، بنابراین به آموزش دیدن فکر می کنم.”

مشاور شغلی کیست؟ (همچنین مشاوره انتخاب شغل)

یک مشاور شغلی که به شما کمک می کند دارای مدرک کارشناسی ارشد است و در تئوری های توسعه شغلی، تکنیک های مشاوره، مدیریت و تفسیر ارزیابی ها و منابع اطلاعات شغلی تخصص دارد. مشاوران شغلی دارای مدرک کارشناسی ارشد در مشاوره یا مشاوره شغلی هستند.

فرآیند جستجوی شغل یا حصول شغلی شما نیز یک جنبه حیاتی از پیشرفت شغلی شما است، و بنابراین، مشاوره جستجوی شغل و مشاوره شغلی در هم تنیده شده اند. مشاور شغلی شما نیز به طور کامل آموزش دیده است تا در تمام جنبه های جستجوی شغل شما کمک کند.

  • حمید احدی
  • ۰
  • ۰

عموم مردم، خدمات روانشناسی را مخصوص مشکلات فردی و بالینی می دانند و نقش یک روانشناس خانواده خوب را نادیده می گیرند. بدون شک وقتی محیط خانواده ای سالم و شاد است، همه چیز در جهان درست به نظر می رسد. اعضای آن خانواده بزرگترین لذت خود را در محیط خانوادگی خود تجربه می کنند.

اما همه خانواده ها همیشه محیطی پایدار، سالم و شاد ندارند. استرس های زندگی مدرن، نیاز به تعادل بهتر در زندگی کاری و بحران های خانودگی یا چالش های سلامت روانی برای یک یا چند نفر از اعضای خانواده می تواند در هر زمان یک خانواده را به زانو در آورد.

اگر خانواده شما با مشکلاتی این چنینی دست و پنجه نرم می کند، مراجعه به یک روانشناس خانواده خوب بهترین تصمیمی است که می توانید اتخاذ کنید.

روانشناس خانواده خوب

روانشناس خانواده خوب کیست؟

یک روانشناس خانواده خوب، بیماری و ناراحتی های روانی را در محیط خانواده ارزیابی، تشخیص و درمان می کند. این افراد در رشته ی تخصصی روانشناسی خانواده تحصیل کرده اند و دوره های مورد نیاز را گذرانده و تجربه ی لازم را در این زمینه کسب کرده اند. روانشناس خانواده بر احساسات ، افکار و رفتارهای اعضای خانواده در روابط و محیط وسیع تری که در آن فعالیت می کنند، تمرکز دارد.

روانشناس خانواده خوب، متخصص بهداشت روان دارای مجوز است که عموماً در هر دو سیستم روانشناسی و خانواده درمانی آموزش می بیند. روانشناس خانواده با زوج های متاهل و اعضای خانواده کار می کند و به آن ها کمک می کند تا اختلافات و مشکلات موجود را برطرف کنند، بر شرایط دشوار غلبه کننند و یا با مسائل روحی و روانی کنار بیایند.

حیطه کاری روانشناس خانواده

روانشناس خانواده، بر حیطه های گسترده ای نظارت دارد و تنها بر حل تعارضات موجود در خانواده تمرکز ندارد. آن ها کارهایی از جمله تشخیص اختلالات روانی اعضای خانواده، کمک در شرایط سخت، میانجیگری در روابط و شکستن چرخه های ناکارآمد انجام می دهند.

تشخیص اختلالات روانی

اگر یکی از اعضای خانواده دچار بیماری روانی باشد، همه اعضای خانواده تحت تأثیر قرار می گیرند. افسردگی ، اضطراب و سایر مشکلات روانی می تواند سلامت عاطفی فرد را به آرامی از بین ببرد و در روابط خانوادگی شکاف ایجاد کند. روانشناس خانواده می تواند بیماری های روانی را در هر فرد یا تمامی اعضا تشخیص دهد و درمان کند و برای این کار تجربه و علم لازم را کسب کرده است.

روانشناس خانواده خوب در تهران

کمک در شرایط سخت

هنگامی که خانواده ها با شرایط سختی مانند طلاق، از دست دادن شغل، بیماری یا مرگ یکی از عزیزان خود روبرو می شوند، روانشناس خانوداه خوب به خانواده کمک می کند تا با شرایط سخت کنار بیایند و مقابله کنند. این تغییرات زندگی می تواند فشار زیادی را بر افراد و روابط آن ها وارد کند، و این وظیفه روانشناس خانواده است که هنگام مواجهه با این شرایط سخت، مشاوره و حمایت از خانواده ها را ارائه دهد.

میانجیگری در روابط

همه خانواده ها دچار تعارضات کم و زیاد می شوند و روانشناس خانواده خوب برای میانجیگری در این درگیری ها آموزش دیده و ابزارهای مفیدی برای از بین بردن نارحتی و تعارضات در اختیار اعضای خانواده قرار می دهد. این تعارضات ممکن اشت تنش زناشویی، اختلالات روانی و عاطفی، مشکلات رفتاری در کودکان و یا هر چیز دیگری باشد. یک روانشناس خانواده با بینش کامل و عاری از قضاوت بر وضعیت موجود تاثیر می گذارد و باعث گفت و گو، تغییرات مثبت و فکر کردن درباره مسائل موجود می شود.

شکستن چرخه های ناکارآمد

روانشناسان خانواده به مشکلات بسیار شدیدتر مانند سوء مصرف مواد، اعتیاد یا خشونت خانگی می پردازند و برای این موارد آموزش دیده اند. این شرایط نیاز به درمان قابل توجهی دارد، زیرا اغلب ایمنی افراد را به خطر می اندازد. روانشناسان خانواده باید به سرعت و با دقت وضعیت را ارزیابی کنند، از امنیت کامل اعضای خانواده مطمئن شود وجهت شکستن این چرخه های ناکارآمد، اقدام کند.

روانشناس خانواده خوب

ویژگی های یک روانشناس خوب

اگر به دنبال یک روانشناس خانواده خوب و یا مرکز مشاوره خانواده هستید اما دقیقا نمی دانید باید چه ویژگی هایی را در این افراد بررسی کنید، در این قسمت تعدادی از ویژگی های مهم یک روانشناس خانواده خوب را برای شما بیان می کنیم و به شما می گوییم چه انتظاراتی از یک روانشناس خانواده داشته باشید.

1. گوش دادن و برقراری ارتباط: در اساس همه درمان ها، گوش دادن و برقراری ارتباط به عنوان مهمترین ویژگی های یک روانشناس خوب شناخته می شود. اول ، گوش دادن به هر یک از اعضای خانواده به منظور تعیین موضوعات مورد نظر و همچنین شناسایی هرگونه مساله اساسی که فوراً فاش نمی شود یا مشاهده نمی شود ضروری است. علاوه بر این، برای مراجعین مهم است که در یک جلسه درمانی احساس آرامش کنند و با یک مشاور صحبت کنند، و مهارت های خوب گوش دادن به مراجع احساس درک شدن می دهد. روانشناس خانواده، مستقیماً با مردم به طور منظم کار می کند و باید به سرعت روابط قابل اعتماد ایجاد کند تا بتواند با مراجعان خود به طور موثر کار کنند. در چارچوب این روابط است که درمان اتفاق می افتد. در نتیجه، روانشناس خانواده، فردی موثر برای ساختن روابط حرفه ای کارآمد در جهت تشخیص و درمان مشکلات است.

2. حل مسئله: روانشناس خانواده به شناسایی علائم و کمک به مراجعان برای حل مشکلات مربوط به رفتار، فرایندهای عاطفی، شناختی و رابطه ای می پردازد. دکتر یولیا واترز، نقش یک روانشناس خانواده را با ناوبر مقایسه می کند، آن ها راه حل ها را بررسی و بر آن تأکید می کنند اما این مراجع است که به عنوان ناخدای کشتی خدمت می کند. حل مشکلات به عنوان روانشناس خانواده مستلزم آگاهی کامل از نظریه سیستم های خانواده و تحقیقات مربوط به آن، تفکر انتقادی و مهارتهای بالینی بسیار توسعه یافته است.

3. احترام به تفاوت ها: در جامعه متنوع ما، روانشنان خانواده خوب باید با افراد از هر قشر و فرهنگی کار کند. به همین دلیل، آنها باید بتوانند تفاوت ها، از جمله تفاوت فرهنگی، قومیتی، جنسیتی، ملیتی، نژاژی، دینی، ​​گرایش جنسی و معنوی را درک کنند.

4. اخلاق حرفه ای: اخلاق حرفه ای، اصل هر نوع درمان است. روانشناس خانواده خوب باید بتواند با مراجعان خود روابط قابل اطمینانی برقرار کند، که مستلزم آگاهی از مسائل محرمانه بودن و مسئولیت ها و شرایط قانونی درمان و تحقیقات بالینی است. در حالی تسکین درد همیشه قابل دستیابی نیست اما یک روانشناس خانواده خوب باید یک اصل را همیشه در نظر بگیرد و آن این است که به هیج عنوان ضرر و یا ناراحتی به مراجع وارد نکند و این اصل با رعایت اخلاق حرفه ای انجام شدنی است.

5. ارزیابی و تشخیص: یک ویژگی ارزشمند دیگر روانشناس خانواده، شامل مشاهده، ارزیابی و تشخیص می باشد. آنها در این تخصص نه تنها مراجعان را هنگام تعامل با یکدیگر مشاهده می کنند، بلکه از مشاهدات نتیجه گیری می کنند و برنامه های مختلفی را برای درمان در نظر می گیرند.

روانشناس خانواده خوب

روانشناس خانواده خوب در کلینیک روانشناسی ذهن آرا

روانشناس خانواده خوب، به خانواده ها این فرصت را می دهد تا تعارضات را به طور مسالمت آمیز حل کنند و برای بهتر شدن شرایط تک به تک اعضا و محیط خانوادگی در کنار یک متخصص مجرب تلاش کنند و از بهبود شرایط لذت ببرند.

اگر به دنبال این فرصت هستید تا از لحظه های کنار خانواده بودن، لذت بیشتری ببرید و تمام نگرانی ها را برطرف کنید، ما در کلینیک ذهن آرا، با روانشناسان خانواده متخصص و مجرب آماده ارائه خدمات به شما مراجعین عزیز هستیم. 

مرکز روانشناسی ذهن آرا

  • حمید احدی
  • ۰
  • ۰

هیپنوتیزم چیست؟ مرکز هیپنوتیزم درمانی در تهران

هیپنوتیزم که در مرکز هیپنوتیزم درمانی انجام می شود، که به آن هیپنوتیزم درمانی یا هیپنوتراپی نیز گفته می شود، حالتی شبیه خلسه است که در آن حواس و تمرکز شما افزایش یافته می یابد. هیپنوتیزم معمولا با کمک هیپنوتراپیست خوب با استفاده از تکرار کلامی و تصاویر ذهنی انجام می شود. وقتی تحت هیپنوتیزم هستید، معمولاً احساس آرامش و آسودگی می کنید و نسبت به پیشنهادات و تلقین های رواندرمانگر بازتر هستید.

به طور واضح تر هیپنوتیزم درمانی نوعی درمان غیر استاندارد یا “طب مکمل و جایگزین” است. از آرامش هدایت‌شده، تمرکز شدید و توجه متمرکز برای دستیابی به یک حالت هوشیاری بالاتر استفاده می‌کند که گاهی اوقات خلسه نامیده می‌شود. توجه فرد در این حالت به قدری متمرکز است که هر چیزی که در اطراف فرد اتفاق می افتد به طور موقت مسدود یا نادیده گرفته می شود. در این حالت طبیعی، فرد ممکن است توجه خود را – با کمک یک درمانگر آموزش دیده – بر روی افکار یا تکالیف خاصی متمرکز کند.

از هیپنوتیزم می توان برای کمک به کنترل رفتارهای ناخواسته یا کمک به مقابله بهتر با اضطراب یا درد استفاده کرد. این مهم است که بدانید اگرچه در طول هیپنوتیزم برای تلقین ها بازتر هستید، اما کنترل رفتار خود را از دست نمی دهید.

چرا هیپنوتیزم درمانی؟

هیپنوتیزم درمانی می تواند روشی موثر برای مقابله با استرس و اضطراب باشد.

هیپنوتیزم برای شرایط دیگر نیز مورد مطالعه قرار گرفته است، از جمله:

کنترل درد. هیپنوتیزم ممکن است به درد ناشی از سوختگی، سرطان، زایمان، سندرم روده تحریک پذیر، فیبرومیالژیا، مشکلات مفصل گیجگاهی فکی، روش های دندانپزشکی و سردرد کمک کند.

گرگرفتگی. هیپنوتیزم ممکن است علائم گرگرفتگی مرتبط با یائسگی را تسکین دهد.

تغییر رفتار هیپنوتیزم با موفقیت در درمان بی خوابی، شب ادراری، سیگار کشیدن و پرخوری استفاده شده است.

عوارض جانبی درمان سرطان هیپنوتیزم برای کاهش عوارض جانبی مربوط به شیمی درمانی یا پرتودرمانی استفاده شده است.

شرایط سلامت روان هیپنوتیزم ممکن است به درمان علائم اضطراب، فوبیا و استرس پس از سانحه کمک کند.

مزایای هیپنوتیزم درمانی چیست؟

حالت هیپنوتیزم به فرد اجازه می دهد که بیشتر در معرض بحث و پیشنهاد باشد. می تواند موفقیت درمان های دیگر را برای بسیاری از شرایط بهبود بخشد، از جمله:

  • فوبیا، ترس و اضطراب
  • اختلالات خواب
  • افسردگی
  • فشار
  • اضطراب پس از ضربه
  • اندوه و فقدان

آیا هیپنوتیزم درمانی که توسط هیپنوتراپ انجام می گیرد خطر دارد؟

مزایای هیپنوتیزم درمانی

هیپنوتیزم درمانی توسط یک رواندرمانگر آموزش دیده یا متخصص در این زمینه در یک محیط کاملا کنترل شده انجام می گیرد، و یک روش مکمل و جایگزین در نظر گرفته می شود. با این حال، هیپنوتیزم ممکن است در افراد مبتلا به بیماری روانی شدید مناسب نباشد.

واکنش های نامطلوب به هیپنوتیزم نادر است، اما ممکن است شامل موارد زیر باشد:

  • سردرد
  • خواب آلودگی
  • سرگیجه
  • اضطراب یا پریشانی
  • ایجاد خاطرات دروغین

هنگامی که هیپنوتیزم درمانی به عنوان روشی برای مقابله با رویدادهای استرس زا پیشنهاد می شود، کمی محتاط باشید. این عمل ممکن است باعث ایجاد احساسات شدید شود و باعث ایجاد خاطرات نادرست شود.

هیپنوتیزم ممکن است برای فردی که دارای علائم روان پریشی مانند توهم و هذیان است یا برای کسی که از مواد مخدر یا الکل استفاده می کند مناسب نباشد. فقط پس از اینکه پزشک فرد را برای هر گونه اختلال فیزیکی که ممکن است نیاز به درمان پزشکی یا جراحی داشته باشد، برای کنترل درد استفاده شود. هیپنوتیزم همچنین ممکن است در مقایسه با سایر درمان های سنتی تر، مانند دارو، برای اختلالات روانپزشکی، روش درمانی کمتر موثری باشد.

برخی از درمانگران از هیپنوتیزم برای بازیابی خاطرات احتمالاً سرکوب شده استفاده می کنند که معتقدند با اختلال روانی فرد مرتبط است. با این حال، کیفیت و قابلیت اطمینان اطلاعاتی که بیمار تحت هیپنوتیزم به خاطر می آورد همیشه قابل اعتماد نیست. علاوه بر این، هیپنوتیزم می تواند خطر ایجاد خاطرات نادرست را ایجاد کند – معمولاً در نتیجه پیشنهادات ناخواسته یا پرسیدن سؤالات اصلی توسط درمانگر. به این دلایل، هیپنوتیزم دیگر جزء رایج یا اصلی اکثر اشکال روان درمانی در نظر گرفته نمی شود. همچنین، استفاده از هیپنوتیزم برای برخی از اختلالات روانی که در آن بیماران ممکن است به شدت مستعد تلقین باشند، مانند اختلالات تجزیه ای، به ویژه بحث برانگیز است.

روش کار هیپنوتیزم درمانی، هیپنوتراپیست خوب

برای انجام هیپنوتیزم نیازی به آمادگی خاصی ندارید. اما بهتر است لباس راحتی بپوشید تا آرامش داشته باشید. همچنین مطمئن شوید که استراحت خوبی دارید تا در طول جلسه تمایلی به خوابیدن نداشته باشید.

یک رواندرمانگر باتجربه و دارای پروانه فعالیت را انتخاب کنید که دارای گواهینامه انجام هیپنوتیزم باشد. از کسی که به او اعتماد دارید نیز مشورت بخواهید. در مورد هر درمانگری که مد نظر دارید کمی مطالعه کنید و رزومه روانشناسان را قبل از جلسات بررسی کنید. جلسه اول را با پرسیدن سوالات زیر شروع کنید:

  • آیا در زمینه هایی مانند روانشناسی، پزشکی، مددکاری اجتماعی آموزش دیده اید؟
  • آیا برای فعالیت و تخصص خود مجوز دارید؟
  • کدام دانشگاه رفتید و تحصیلات تکمیلی خود را کجا گذراندید؟
  • چقدر در زمینه هیپنوتراپی تجربه دارید و چه دوره هایی را آموزش دیده اید؟
  • به چه سازمان های حرفه ای تعلق دارید؟
  • چه مدت در این کار را انجام می دهید؟
  • هزینه های شما چقدر است و آیا بیمه خدمات شما را پوشش می دهد؟

هیپنوتیزم را می توان به دو صورت به عنوان پیشنهاد درمانی یا برای تجزیه و تحلیل بیمار مورد استفاده قرار داد.

پیشنهاد درمانی: در این حالت هیپنوتیزم باعث می شود که فرد بهتر بتواند به پیشنهادات و تلقین ها پاسخ دهد. بنابراین، هیپنوتیزم درمانی می تواند به برخی افراد کمک کند تا رفتارهای خاصی مانند ترک سیگار یا جویدن ناخن را تغییر دهند. همچنین می تواند به افراد در تغییر ادراک و احساسات کمک کند و به ویژه در درمان درد مفید است.

تجزیه و تحلیل: این رویکرد از حالت آرامش استفاده می کند تا یک علت ریشه ای روانشناختی احتمالی یک اختلال یا علامت را بررسی کند، مانند یک رویداد آسیب زای گذشته که شخص در حافظه ناخودآگاه خود پنهان کرده است. هنگامی که آسیب آشکار شد، می توان آن را در روان درمانی پرداخت.

آنچه می توانید از هیپنوتراپی انتظار داشته باشید!

روانشناس خوب شما روند هیپنوتیزم را توضیح می دهد و اهداف درمانی شما را بررسی می کند. سپس درمانگر معمولاً با لحنی ملایم و آرام صحبت می کند و تصاویری را توصیف می کند که حس آرامش، امنیت و رفاه را ایجاد می کند.

هنگامی که در حالت پذیرا هستید، درمانگر راه هایی را به شما پیشنهاد می کند تا به اهداف خود برسید، مانند کاهش درد یا از بین بردن هوس سیگار. همچنین ممکن است درمانگر به شما کمک کند تا تصاویر ذهنی واضح و معناداری از خود را در حال انجام اهدافتان تجسم کنید.

وقتی جلسه تمام شد، یا می‌توانید خود را از هیپنوتیزم خارج کنید یا درمانگر به شما کمک می‌کند به حالت آرامش خود پایان دهید.

برخلاف اینکه گاهی اوقات هیپنوتیزم در فیلم ها یا تلویزیون به تصویر کشیده می شود، در حین هیپنوتیزم کنترل رفتار خود را از دست نمی دهید. همچنین، شما به طور کلی از اتفاقاتی که در طول هیپنوتیزم می افتد آگاه هستید و به یاد می آورید.

ممکن است در نهایت بتوانید خودهیپنوتیزمی را تمرین کنید، که در آن حالت خود شما هیپنوتیزم را به خود القا می کنید. شما می توانید در صورت نیاز از این مهارت استفاده کنید.

نتایج و تاثیرات هیپنوتراپی در مرکز هیپنوتیزم درمانی

در مرکز هیپنوتیزم درمانی در حالی که هیپنوتیزم می تواند در کمک به افراد برای مقابله با درد، استرس و اضطراب موثر باشد، درمان شناختی رفتاری اولین خط درمان برای این شرایط در نظر گرفته می شود. هیپنوتیزم همچنین ممکن است به عنوان بخشی از یک برنامه جامع برای ترک سیگار یا کاهش وزن استفاده شود.

همچنین هیپنوتیزم برای همه مناسب نیست. برخی از درمانگران معتقدند که هر چه تلقین پذیری شما در هیپنوتیزم شدن بیشتر باشد، احتمال اینکه از هیپنوتیزم سود ببرید بیشتر است.

منبع: ذهن آرا

  • حمید احدی
  • ۰
  • ۰

حمله پانیک احساس حاد و ناگهانی اضطراب است که احساس مرگ قریب‌الوقوع را به همراه می‌آورد. دفعات رخ دادن این حملات در افراد متفاوت است.این حملات ممکن است به دنبال یک فشار عصبی اتفاق بیفتد؛ اما در غیر این صورت، زمانی که حملات بدون دلیل خاصی اتفاق می‌افتند ممکن است تشخیص اختلال پانیک ، که یکی از اختلالات اضطرابی است داده شود. این حملات معمولا فقط چند دقیقه طول می‌کشند و علائم آن‌ها شامل تپش قلب، عرق‌کردن، احساس تنگی نفس و فشردگی در قفسه‌ی سینه، احساس ازدست‌دادن تعادل یا گیجی همراه است. هر چند خود فرد فکر می‌کند که ممکن است بمیرد یا آسیب جسمی ببیند، اما حملهٔ پانیک باعث عوارض جسمانی (همانند مرگ یا سکتهٔ قلبی) نمی‌شود و مرگ آور نیست. با این حال فشار روانی زیاد و ترسی از تکرار مجدد حملات افراد را در خطر اقدام به خودکشی قرار می‌دهد.

چرا حملات پانیک اتفاق می‌افتند؟

بهتر است به جای تلاش برای مبارزه با  جملات پانیک یا فرار از آنها، با حملات پانیک رو به رو شوید. ترس ناشی از حملات احتمالا باعث می‌شود این آخرین کاری باشد که فکرش را کنید؛ اما اگر با ماهیت حملات پانیک آشنا شوید این کار آسان‌تر خواهد شد.

فرآیندهای فیزیولوژیکی که واکنش ترس را ایجاد می‌کنند برای ما مفید و کاربردی هستند. تغییرات فشار خون و تنش عضلانی بدن  خیلی سریع ما را برای مبارزه با تهدید یا فرار از آن آماده می کنند. اما در حملات پنیک واکنش ترس بدن نسبت به محرکی که ترس را ایجاد کرده نامناسب و بیش از اندازه است. احساس وحشت و ترس قابل ترک کردن نیست. شما نمی‌توانید با اجتناب مداوم از محرک‌های ترس، حملات پنیک را کنترل کنید؛ اما این واکنش‌های شدید با کوشش و یاری گرفتن از متخصصین روانشناس و روانپزشک قابل کنترل هستند.

در حملات پنیک بدن شما  کشوری است که رادار آن شما موج بزرگی از بمب افکن های دشمن را شناسایی کرده است که به مرزهای شما نزدیک می شوند.  فرآیندهای فیزیکی جنگ یا گریز، که در طول حمله پانیک رخ می دهند ( مانند ضربان بالای قلب و تنفس سریع ) در واقع سپر دفاعی کشور شما هستند؛ آژیرهای حمله هوایی را به صدا در می آورید، مردم به پناهگاه هجوم می برند، جاده ها مسدود می شوند، سربازان مستقر می‌شوند و هواپیماهای جنگی بلند می شوند. در این موقعیت شما متوجه می‌شوید رادار خراب شده و دسته‌ای کلاغ درحال پرواز را با بمب افکن اشتباه گرفته است. حال تصور کنید این آماده باش مدام تکرار شود.

آن‌چه در طول حملات پانیک اتفاق می‌افتد همان اشتباه گرفتن کلاغ با هواپیمای جنگی است. زمانی که هیچ تهدیدی وجود ندارد، بدن شما احساس خطر می‌کند. واکنش ترس ما واقعاً در وجود ما نقش اساسی دارد، ما را آگاه کرده و ما را برای رویارویی با تهدیدات داخلی و خارجی (مانند بیماری، حیوانات وحشی) آماده می کند. بدن شما سعی می‌کند جانب احتیاط را رعایت کند؛ به همین دلیل تشخیص این که آیا آن‌چه میبینید کلاغ است یا یک بمب افکن واقعی، دشوار خواهد بود. بخش دشوار درمان حملات پانیک نیز همین است؛ احساس ترس قابل اتکا تر و واقعی تر از صحبت های متخصص روانشناسی است که روبروی ما نشسته.

حمله پانیک خود به طور ترسناکی درباره یک تهدید هشدار می‌دهند. بنابراین ما نه تنها از خطر بالقوه، بلکه از پاسخ ترس شدید خود نیز می ترسیم. واکنش شدید ترس ما هشدار می‌دهد که بقای ما جدا در خطر است. خیلی از افراد هنگام تجربه حملات پانیک احساس مرگ و دیوانگی می‌کنند.

دکتر متخصص پانیک

حمله پانیک چطور رخ می دهد؟

به گفته دکتر درمان پانیک حمله پانیک هم به تجربه احساسات جدید یا متفاوت فیزیکی بستگی دارد و هم به تعبیر نادرست ترسناک آنچه اتفاق می افتد. در این شرایط یک چرخه معیوب ایجاد می‌شود. عملکرد چرخه پانیک را می‌توان در یک مثال بررسی کرد فردی مضطرب ، در صبحی گرم و مرطوب، که شب قبل خوب نخوابیده است را تصور کنید. او در بدنش احساس ناراحتی و تنش دارد. تصمیم می گیرد بیرون برود. خم می‌شود تا بند کفش‌هایش را ببندد، اما وقتی دوباره بلند می‌شود کمی احساس سرگیجه می‌کند. او همچنین متوجه می شود که قلبش کمی تند می زند. به این فکر می کند که چه اتفاقی دارد می افتد؛ بیشتر می‌ترسد و شروع به احساس اضطراب می کند. مشخص نیست چه چیزی در ابتدا باعث این احساسات شده است؛ کم خوابی؟ دمای هوا؟ نکته مهم این است که بدن او، چیزی را به یک تهدید بالقوه قلمداد کرده است. در این مرحله است که چرخه پانیک یا وحشت زدگی شروع می‌شود.

او متوجه نفس نفس زدن خود می‌شود، شروع به عرق کردن می‌کند و روی زمین می‌نشیند و در بدنش به دنبال نشانه‌های بیشترس از اتفاق وحشتناک پیش‌رو می‌گردد. نکند بیماری ناشناخته‌ای دارد؟ در حال سکته کردن است؟ حالش بدتر می‌شود. کم کم کنترل خود را از دست می‌دهد و منتظر ترسناک‌تر شدن أوضاع می‌ماند. فرض وجود داشتن تهدیدی جدی، اضطراب و ترس را بیش از پیش می‌کند و علائم بدتر می‌شوند و به این ترتیب فرد در چرخه‌ی معیوب پانیک گرفتار می‌شود.

أوضاع همین‌طور بدتر می‌شود. حالت تهوع و لرزش دست‌ها هم اضافه می‌شوند. فرد مطمئن است که باید سکته کرده باشد یا  دارد می‌میرد. او می خواهد با اورژانس بگیرد، اما پاهایش آنقدر می لرزند که نمی تواند بلند شود.  پنج دقیقه بعد، با احساس خستگی، تنفس او به حالت عادی باز می گردد. حمله تمام شده است. او هنوز مطمئن نیست که چه اتفاقی افتاده است. اما یک چیز برای او واضح است: دیگر هرگز  نمی‌خواهد  چنین چیزی را تجربه کند.

چگونه به خود کمک کنیم؟

متأسفانه هر چه بیشتر مقاومت کنیم و از حمله هراس خود بترسیم، قوی‌تر می‌شود. چرا؟ چون ما به خود اجازه نمی دهیم که یاد بگیریم با وجود این هجوم شدید ترس و با وجود تفسیرهای فاجعه آمیز ما، هیچ تهدید واقعی وجود ندارد. در عوض، فریب واکنش ترس خود را می خوریم. اما اگر بخواهیم پرده را کنار بزنیم، تجربه پیچیده وحشت را برای آنچه واقعاً هست مشاهده می‌کنیم: ترس ساده و آشنا.  این طور است که می‌فهمیم چگونه رفتار کنیم.

متوقف کردن چرخه پانیک، نه تنها شدت آن را کم می‌کند بلکه از دفعات رخ دادن آن نیز می ‌کاهد. اما همین کار به ظاهر ساده، در عمل بسیار دشوار است. اما شما تنها نیستید. کمک گرفتن از روان پزشک و درمان دارویی برای رهایی از پانیک با همراهی یک متخصص روان شناس پیش رفتن شما در این راه را تسهیل خواهد کرد.

  • حمید احدی
  • ۰
  • ۰

مرکز مشاوره شمال تهران و مرکز روانشناسی شمال تهران (ذهن آرا) تخصصی ترین و بزرگترین مرکز روانشناسی و کلینیک روانشناسی در تهران هست که خدمات ارزیابی و درمان اختلالات روانشناسی کودک، نوجوان و بزرگسال و همچنین مشاوره خانواده، مشاوره ازدواج، مشاوره تحصیلی و شغلی، و فردی را در بالاترین کیفیت ممکن زیر نظر دکتر روانشناس باتجربه و متخصص در همان حیطه ارائه می دهد. منتظر حضور گرم شما در کلینیک روانشناسی ذهن آرا هستیم.

 

بخش های کلینیک روانشناسی شمال تهران

ارزیابی و تشخیص

هدف ارزیابی، شناختن افراد است و یک شکل از شناخت، طبقه بندی یا تشخیص است.

روانسنجی

 تست های روانشناختی بازگو کننده ویژگی های فردی هستند و آن ها را با یک معیار کمی نشان می دهند

استعدادیابی

استعدادیابی، کشف و به فعالیت رساندن توانایی بالقوه مخصوص فرد و هدایت آنها در مسیر صحیح آن است.

مشاوره کودک

بررسی، تشخیص و درمان مشکلات و اختلالات کودکان در سنین مختلف و نوجوانان توسط بهترین متخصصین.

رواندرمانی

روان درمانی روشی است که در آن مشکلات روانی و عاطفی فرد با بیان کردن و گفتگو درمان می گردد.

مشاوره

مشاوران به خاطر تجربه بالا در حوزه تخصصی و همچنین دانش آکادمیک، به فرد راهنمایی های می دهند.

مشاوره و مرکز مشاوره شمال تهران

مشاوره ای که در مرکز مشاوره ذهن آرا انجام می گیرد، یک فرآیند کمکی و تعاملی یاورانه است که از طریق رابطه ای بین دو نفر که مشاور و مراجع می باشند انجام می گیرد. در این رابطه، روانشناس با داشتن مهارت ها و آگاهی های علمی و حرفه ای تلاش می کند مراجع را با روش هایی منطبق بر نیازمندی هایش یاری کند. تا هر چه بیشتر درباره خود بیاموزد و بینشی را که به این طریق درباره خود کسب می کند در رابطه با هدف های معین، واقع بینانه، ادراک شده به طور مؤثری مورد استفاده قرار دهد و در نتیجه فردی سعادتمند و عضوی سازنده برای جامعه باشد.

در تعریف مشاور فرقی نمی کند مشاوری که در مرکز مشاوره شمال تهران باشد یا جنوب تهران، می توان گفت که، وی فردی متخصص و آگاه به اصول مشاوره ای است که با همکاری مراجع در جهت تسهیل تصمیم به فرد کمک می کند. باید توجه داشت مشاور تسهیل کننده است؛ تصمیم گیرنده نیست. مشاور فرد متخصصی است که با علاقه به دل مشغولی‌های شما گوش داده و به شما کمک می‌کند تا درک بهتری از آنها داشته باشید و بتوانید با راحتی و کارآمدی بیشتری با مشکلاتتان مواجه شوید.

کلینیک روانشناسی شمال تهران – ارزیابی و تشخیص

هدف ارزیابی، شناختن افراد است و یک شکل از شناخت، طبقه بندی یا تشخیص است. یکی از خدمات عمده مرکز روانشناسی ذهن آرا، تخصصی ترین مرکز مشاوره و روانشناسی در شمال تهران، قیطریه، ارزیابی و تشخیص است. قبل از اینکه فرد وارد جلسات مشاوره و روان درمانی شود، ابتدا مورد ارزیابی قرار گرفته و براساس مشکل شناسایی شده، برنامه مناسب درمان در اختیار فرد قرار می گیرد و مشخص می شود که براساس نیاز فرد، وی به چه نوع درمانی (روان درمانی،‌ نوروفیدبک، آموزش و …) نیاز دارد. ارزیابی و تشخیص زود هنگام بخصوص در کودکی از اهمیت ویژه ای برخوردار است و جلوگیری از پیشرفت اختلال یکی از رسالت های روانشناس است. این امر تنها با تشخیص به موقع امکان پذیر است.

ارزیابی و تشخیص مزایای زیادی دارد که مهمترین آن صرفه جویی در وقت و هزینه مراجع است. زیرا وی قبل از اینکه وارد جلسه درمان شود مشخص است که هدف از درمان وی چیست و چه درمانی مناسب وی می باشد. ارزیابی و تشخیص بالینی اختلال های روانی پایه و اساس علم و کاربرد در روانشناسی بالینی را تشکیل می‌دهد. فرایند اریابی و تشخیص خود از سه بخش تقسیم شده است.

  • مصاحبه بالینی
  • آزمون های روانشناختی
  • مشاهدات رفتاری

برای مطالعه دقیق تر فرایند ارزیابی و تشخیص به صفحه کلینیک ارزیابی و تشخیص مراجعه نمایید.

روانسنجی؛ اجرا و تفسیر تست های روانشناسی

آزمون های روانشناختی ذهن آرا، تخصصی ترین مرکز خدمات روانشناسی در قیطریه و شمال تهران، از معتبر ترین و شناخته شده ترین آزمون ها می باشند. آزمون های روانشناختی کاربردهای متفاوتی دارند. از یک سو برای ارزیابی و اندازه گیری دقیق توانمندی های فردی نظیر هوش، استعداد، حافظه و …مورد استفاده قرار می گیرند و از سویی دیگر در تشخیص و ارزیابی مشکلات و مسائل رفتاری، شناختی، و هیجانی نظیر اختلال بیش فعالی/کم توجهی، اضطراب، افسردگی، اختلال های شخصیت و … کاربرد دارند. این آزمون ها همواره معیاری علمی و مناسب برای انتخاب و تعیین دقیق نوع درمان مورد نیاز فرد هستند.

همچنین تست های روانشناختی بازگو کننده ویژگی ها و تفاوت های فردی هستند که با ارائه یک معیار کمی و اندازه گیری شده کاربرد بسیار زیادی در امر مشاوره فردی، مشاوره پیش از ازدواج، مشاوره تحصیلی و شغلی دارد.

استعدادیابی کودکان و بزرگسالان؛ مرکز استعدادیابی کودکان در تهران و شمال

استعدادیابی، یعنی کشف و به فعالیت رساندن توانایی بالقوه مخصوص فرد و هدایت آنها در مسیر صحیح آن. مزایای استعداد یابی کودکان به شرح زیر است:

  • سرعت در پیشرفت
  • پرداختن و رسیدن به هدف با احتمال بیشتر
  • صرفه جویی در مصرف منابع مالی، انسانی
  • جلوگیری از سر خوردگی
  • حفظ انگیزه کودک و والدین
  • ارتقا در سطح رکوردهای فردی
  • افزایش اعتماد به نفس

مرکز مشاوره و خدمات روانشناختی ذهن آرا با در اختیار داشتن نیروی خبره روانسنجی و متخصص استعدادیابی کودکان، راه و استعداد کودک شما را به شما عزیزان نشان می دهد. حرکت در مسیر استعداد، هم از نظر مالی و هم از نظر میزان انرژی که ما برای فعالیت های مختلف صرف می کنیم، بسیار مهم است. پس با متخصصین مرکز استعدادیابی کودکان ذهن آرا، همراه باشید.

مرکز مشاوره کودک و مرکز روانشناسی کودک – کلینیک روانشناسی کودک شمال تهران

مشکلات و اختلالات کودکان بسیار متنوع است، و همچنین رویکردهای درمانی نیز در مواجهه با این مشکلات بیار زیاد است. در زیر سعی کرده ایم یک دسته بندی جامع از خدمات گروه روانشناسی ذهن آرا، تخصصی ترین مرکز روانشناسی کودک در شمال تهران و قیطریه ارائه دهیم.

  • اختلالات عصبی و تحولی: اختلالاتی نظیر اوتیسم، بیش فعالی و نقص توجه، اختلالات یادگیری، مشکلات گفتاری مرتبط با گفتاردرمانی، عقب ماندگی و انواع سندرم ها
  • اختلالات خلقی و اضطرابی: اختلالاتی مانند افسردگی کودکی، اضطراب، اضطراب جدایی، اختلال دوقطبی، مشکلات هیجانی و …
  • آموزش والدین و آموزش شیوه های فرزندپروری
  • آموزش مهارت های زندگی به کودکان
  • ارتقاء شناختی کودکان و افزایش عملکرد کودکان نرمال مانند افزایش توجه و تمرکز، افزایش حافظه، افزایش خلاقیت و …

مشاوره و روانشناسی نوجوانان – تهران و شمال تهران

نوجوانی یکی از دوره های حساس که نقش بسیاری در سرنوشت افراد ایفا می کند، سنین پس از کودکی یعنی شروع نوجوانی است. دوره نوجوانی که به سال‌های بین ۱۲ تا ۱۸ سالگی اطلاق می‌شود، به عنوان بحرانی‌ترین دوره زندگی هر فردی از آن یاد می‌شود. این دوره که در حقیقت دوره گذار است، نوجوان ما نه کودک است نه بزرگسال بلکه در حال وداع با کودکی و کسب آمادگی برای بزرگسالی است. همین ویژگی این دوره، نوجوان را با تغییرات سریع و پیچیده‌ای مواجه می‌کند. با توجه به تغییراتی که فرد در این سن با آن مواجه می شود، یکی از ضروریات این سن مشورت گرفتن از یک مشاور و روانشناس متخصص است.

رواندرمانی، زوج درمانی و گروه درمانی؛ مرکز مشاوره زوج درمانی و مشاوره ازدواج مجدد

روان درمانی به شیوه هایی گفته می شود که در آن مشکلات روانی و عاطفی از طریق بیان مشکلات به یک درمانگر و گفتگو با او درمان می گردد. روان درمانگر به شناخت شما ازخود و بهتر شدن توانایی مقابله تان کمک می کند. در کلینیک روانشناسی و کلینیک رواندرمانی اکسیر نیز به صورت چند بعدی و جامع خدمات روانشناسی و انواع روان درمانی ها ارائه می شود. رواندرمانی می تواند اشکال مختلفی داشته باشد.

  • رواندرمانی فردی
  • زوج درمانی
  • گروه درمانی

همچنین با توجه به اینکه دیدگاه روانشناس چگونه است و بنیادهای فکری او چیست، نوع رواندرمانی و رویکرد درمانی نیز می تواند متفاوت باشد. رویکردهایی مانند درمان شناختی رفتاری، شناختی، روانکاوی، اکت، واقعیت درمانی به کمک یک روانپزشک مجرب

رواندرمانی به درمان اختلالات بالینی نظیر افسردگی، انواع اضطراب، اختلال دوقطبی، اختلالات شخصیت، درمان اختلالات جنسی و …می پردازد.

مشاوره و راهنمایی، مرکز روانشناسی آنلاین در شمال تهران

همانطور که پیش تر گفته شد، مراجعه به مشاور و مشورت با وی امری عادی تلقی می شود. همه مردم و به خصوص کسانی که دارای دغدغه ی روزانه هستند لازم است هر چند وقت یک بار با مراجعه به یک مشاور از دل مشغولی خود کاسته و درباره مسائل روزانه خود سخن بگویند. مشاوران می توانند پس از شنیدن صحبت فرد او را در امور روزانه راهنمایی کند.

فرد در مسیر زندگی مانند دوران بلوغ، انتخاب همسر، تربیت فرزند، تعامل اجتماعی با افراد مختلف و همه این مراحلی که در زندگی شخص اهمیت دارد نمی تواند همه راه و مسیرها را بدون اینکه مطالعه یا اطلاعاتی داشته باشد به درستی بداند و انتخاب کند، مثلا برای انتخاب همسر و تربیت فرزند حتما باید مشاوره قبلی داشته باشد.

اینکه مشاوره در رابطه با چه نوع مشکلی باشد می تواند نام های مختلفی به خود بگیرد. مرکز مشاوره و روانشناسی شمال تهران (گروه روانشناسی ذهن آرا) تخصصی ترین مرکز مشاوره و روانشناسی در قیطریه محدوده دولت و پاسداران، خدمات زیر را در زمینه مشاوره ارائه می دهد.

  • مشاوره فردی
  • مشاوره پیش از ازدواج
  • مشاوره خانواده
  • مشاوره طلاق و خیانت
  • مشاوره فرزندپروری
  • مشاوره تحصیلی
  • مشاوره شغلی

ارتقاء شناختی، مرکز روانشناسی شمال تهران

امروزه بطور وسیع از روش های بازتوانی شناختی برای ارتقاء سلامت، استعدادیابی و افزایش عملکرد دانش آموزان، ورزشکاران، مدیران و … در حیطه های مختلف توجه، حافظه، خلاقیت، حل مسئله و … و در سنین مختلف استفاده می شود. روش های بازتوانی شناختی کمک می کنند تا با کمک ابزار های دقیق کامپیوتری با نقاط ضعف و قوت مغز خود بطور جامع آشنا شویم و با استفاده از ابزار های نوین به تقویت کارکرد مغز بپردازیم. در واقع مغز در این روش ها کاملاً نقش فعال را دارد و به سمت خود تنظیمی هدایت می شود. طی سال های اخیر در کشور عزیزمان شاهد آن هستیم که با تلاش متخصصین و نگاه ویژه مسئولین پیشرفت های چشم گیری دراین حوزه بدست آمده است.

ارتقاء شناختی در کلینیک روانشناسی ذهن آرا توسط ابزارها و دستگاه های زیر انجام می گیرد.

  • نوروفیدبک
  • تی دی سی اس یا تحریک الکتریکی مغز
  • captain’s log
  • بسته های توانبخشی شناختی توجه، حافظه، خلاقیت و …
  • بازی درمانی شناختی
  • کاردرمانی ذهنی

مرکز مشاوره و روانشناسی در شمال تهران

مراجعان عزیزی که به دنبال مرکز مشاوره و روانشناسی در شمال تهران و یا هرکجای تهران هستند، توجه داشته باشند که تخصص و تعهد مشاور و مرکز مشاوره را فدای مسافت و نزدیکی مسیر نکنند. این روزها هر فردی با هر تخصصی مدعی آشنایی با علم روانشناسی را دارد که با نگاهی بازرگانی و تجاری به دنبال کسب سود هستند و نه کمک به مراجع و درماجو؛ لذا قبل از انتخاب متخصص خود با کارشناسان گروه تخصصی روانشناسی ذهن آرا مشورت نمایید.

 

هدیه و کادو آنلاین

  • حمید احدی
  • ۰
  • ۰

اختلال بیش فعالی با کمبود توجه (ADHD) نوعی اختلال سلامت روانی است که می تواند باعث رفتارهای بیش فعال و تکانشی بیش از حد طبیعی شود. افراد مبتلا به بیش فعالی ممکن است در تمرکز توجه خود بر روی یک کار واحد یا نشستن طولانی برای مدت طولانی دچار مشکل شوند. در این مشکل خانواده حتما می بایست به مرکز درمان بیش فعالی مراجعه نمایند.

هم بزرگسالان و کودکان می توانند بیش فعالی داشته باشند. این یک تشخیص است که انجمن روانپزشکی آمریکا (APA) تشخیص می دهد. در مورد انواع بیش فعالی و علائم در کودکان و بزرگسالان اطلاعات کسب کنید.

علائم ADHD

طیف گسترده ای از رفتارها با ADHD یا همان بیش فعالی مرتبط است. برخی از رایج ترین موارد عبارتند از:

  • مشکل در تمرکز یا تمرکز روی کارها
  • فراموش کردن در مورد انجام کارها
  • به راحتی حواستان پرت می شود
  • مشکل در آرام گرفتن
  • حرف مردم را قطع می کنید

اگر شما یا فرزندتان مبتلا به بیش فعالی هستید، ممکن است برخی یا همه این علائم را داشته باشید. علائمی که دارید به نوع ADHD شما بستگی دارد. لیستی از علائم بیش فعالی را که در کودکان شایع است کاوش کنید.

انواع ADHD

برای سازگارتر بودن تشخیص بیش فعالی سازمان روانپزشکان آمریکا این شرایط را به سه دسته یا نوع گروه بندی کرده است. این انواع عمدتا بی توجه، غالباً بیش فعال تکانشی و ترکیبی از هر دو هستند.

پیشنهاد نویسنده: 12 نشانه بیش فعالی در بزرگسالان

عمدتا بی توجه

همانطور که از نامش پیداست، افراد مبتلا به این نوع بیش فعالی در تمرکز، پایان کار و پیروی از دستورالعمل ها بسیار مشکل دارند. متخصصان همچنین فکر می کنند بسیاری از کودکان مبتلا به ADHD نوع بی توجه ممکن است تشخیص صحیحی دریافت نکنند زیرا تمایل به اخلال در کلاس ندارند. این نوع بیشتر در دختران مبتلا به بیش فعالی دیده می شود.

نوع غالباً بیش فعال-تکانشی

افراد مبتلا به این نوع بیش فعالی در درجه اول رفتار بیش فعالی و تکانشی از خود نشان می دهند. این می تواند شامل تکان دادن ، قطع کردن صحبت در افراد هنگام مکالمه و عدم توانایی در انتظار نوبت آنها باشد.

اگرچه عدم توجه در این نوع ADHD کمتر مورد توجه قرار می گیرد، اما افرادی که غالباً بیش فعالی بیش فعالی-بیش از حد دارند ممکن است تمرکز روی کارها دشوار باشد.

از نوع ترکیبی بیش فعال-تکانشی و بی توجه

این شایع ترین نوع بیش فعالی است. افراد مبتلا به این نوع ترکیبی از بیش فعالی علائم کم توجهی و بیش فعالی را نشان می دهند. این موارد شامل عدم توانایی در توجه ، تمایل به تکانه و فعالیت و انرژی بیش از حد طبیعی است.

نوع بیش فعالی شما یا فرزندتان نحوه درمان آن را تعیین می کند. نوعی که دارید می تواند با گذشت زمان تغییر کند، بنابراین ممکن است درمان شما نیز تغییر کند. درباره سه نوع بیش فعالی بیشتر بیاموزید.

ADHD بزرگسالان

بیش از 60 درصد منبع معتبر کودکان مبتلا به بیش فعالی هنوز در بزرگسالی علائمی از خود نشان می دهند. اما برای بسیاری از افراد، علائم بیشفعالی با افزایش سن کاهش می یابد یا کمتر می شود.

درمان بیش فعالی بزرگسالان

ADHD درمان نشده در بزرگسالان می تواند بر بسیاری از جنبه های زندگی تأثیر منفی بگذارد. علائمی مانند مشکل در مدیریت زمان، فراموشی و بی حوصلگی می تواند باعث ایجاد مشکلاتی در محل کار، خانه و انواع روابط شود. درباره علائم و نشانه های ADHD در بزرگسالان و اینکه چگونه می توانند بر زندگی شما تأثیر بگذارند بیشتر بدانید.

ADHD در کودکان

از هر 10 کودک منبع معتبر از 5 تا 17 سال، یک نفر تشخیص ADHD را دریافت می کند و این یکی از رایج ترین اختلالات رشد عصبی در کودکان در ایالات متحده است.

برای کودکان دچار بیش فعالی به طور کلی با مشکلات در مدرسه همراه است. کودکان مبتلا به بیش فعالی اغلب در موفقیت در یک فضای کنترل شده در کلاس مشکل دارند.

پسران بیش از دو برابر منبع معتبر برای تشخیص بیش فعالی دارند. این ممکن است به این دلیل باشد که پسران تمایل به نشان دادن علائم برجسته بیش فعالی دارند. اگرچه برخی از دختران مبتلا به بیش فعالی ممکن است علائم کلاسیک بیش فعالی را داشته باشند ، اما بسیاری از آنها این علائم را ندارند. در بسیاری از موارد، دختران مبتلا به ADHD ممکن است:

خیال پردازی مکرر

بسیاری از علائم ADHD می تواند رفتارهای معمول کودکی باشد، بنابراین دانستن اینکه چه چیزی مربوط به ADHD است و چه چیزهایی غیر ممکن است دشوار است. درباره نحوه تشخیص ADHD در کودکان نوپا بیشتر بیاموزید.

چه عواملی باعث بیش فعالی می شود؟

علی رغم شایع بودن ADHD، پزشکان و محققان هنوز مطمئن نیستند که این بیماری چیست. اعتقاد بر این است که ریشه عصبی دارد. ژنتیک نیز ممکن است در این امر نقش داشته باشد.

SourceTrusted Source نشان می دهد که کاهش دوپامین عاملی در ADHD است. دوپامین یک ماده شیمیایی در مغز است که به انتقال سیگنال ها از یک عصب به عصب دیگر کمک می کند. در ایجاد پاسخها و حرکات عاطفی نقش دارد.
محققان هنوز در حال بررسی علل احتمالی ADHD مانند سیگار کشیدن در دوران بارداری هستند. درباره علل بالقوه و عوامل خطر ADHD بیشتر بدانید.

آزمایش و تشخیص ADHD

هیچ تست واحدی وجود ندارد که بتواند تشخیص دهد که شما یا فرزندتان بیش فعالی دارید. یک مطالعه اخیر منبع معتبر مزایای یک آزمایش جدید برای تشخیص ADHD بزرگسالان را برجسته کرده است، اما بسیاری از پزشکان معتقدند تشخیص ADHD نمی تواند براساس یک آزمایش انجام شود.

برای تشخیص، پزشک علائم شما یا فرزندتان را در طی شش ماه گذشته ارزیابی می کند.

پزشک شما احتمالاً اطلاعاتی را از معلمان یا اعضای خانواده جمع آوری می کند و ممکن است از چک لیست ها و مقیاس های رتبه بندی برای بررسی علائم استفاده کند. آنها همچنین یک معاینه بدنی برای بررسی سایر مشکلات سلامتی انجام می دهند. درباره مقیاس های رتبه بندی بیش فعالی و آنچه می توانند و نمی توانند انجام دهند بیشتر بیاموزید.

اگر شک دارید که شما یا فرزندتان به ADHD مبتلا هستید، با پزشک خود در مورد گرفتن ارزیابی صحبت کنید. برای کودک خود نیز می توانید با مشاور مدرسه وی صحبت کنید. مدارس به طور منظم کودکان را از نظر مشکلاتی ارزیابی می کنند که ممکن است بر عملکرد آموزشی آنها تأثیر بگذارد. برای ارزیابی، به پزشک یا مشاور خود یادداشت ها و مشاهداتی راجع به خود یا رفتار فرزندتان ارائه دهید.

اگر آنها به ADHD مشکوک هستند، ممکن است شما یا فرزندتان را به یک متخصص ADHD ارجاع دهند. بسته به تشخیص، آنها همچنین می توانند قرار ملاقات با یک روانپزشک یا متخصص مغز و اعصاب را پیشنهاد دهند.

درمان ADHD

درمان بیش فعالی به طور معمول شامل درمان های رفتاری، دارو یا هر دو است.

انواع درمانی شامل روان درمانی یا گفتاردرمانی است. با گفتاردرمانی، شما یا فرزندتان درمورد چگونگی تأثیر بیش فعالی بر زندگی و روش های کمک به شما در مدیریت آن بحث خواهید کرد.

نوع دیگر درمان، رفتار درمانی است. این روش درمانی می تواند به شما یا فرزندتان در یادگیری نحوه نظارت و مدیریت رفتار خود کمک کند.

وقتی با ADHD زندگی می کنید، دارو نیز می تواند بسیار مفید باشد. داروهای بیش فعالی برای تحت تأثیر قرار دادن مواد شیمیایی مغز به گونه ای طراحی شده اند که شما را قادر می سازد انگیزه ها و اقدامات خود را بهتر کنترل کنید. درباره گزینه های درمانی و مداخلات رفتاری که می توانند به کاهش علائم ADHD کمک کنند بیشتر بدانید.

داروهای ADHD

دو نوع اصلی از داروهایی که برای درمان بیش فعالی استفاده می شوند، محرک ها و غیر محرک ها هستند. محرک های سیستم عصبی مرکزی (CNS) متداول ترین داروهای بیش فعالی هستند. این داروها با افزایش مقادیر شیمیایی مغز دوپامین و نوراپی نفرین کار می کنند.

نمونه هایی از این داروها شامل متیل فنیدیت (ریتالین) و محرک های مبتنی بر آمفتامین (Adderall) است.

اگر محرک ها برای شما یا فرزندتان خوب عمل نکنند ، یا اگر عوارض جانبی دردسرآفرینی دارند ، ممکن است پزشک داروی غیر تحریکی را به شما پیشنهاد دهد. برخی از داروهای غیر تحریکی با افزایش سطح نوراپی نفرین در مغز کار می کنند.

این داروها شامل atomoxetine (استراترا) و برخی از داروهای ضد افسردگی مانند بوپروپیون (Wellbutrin) است.

داروهای بیش فعالی می توانند فواید و عوارض جانبی زیادی داشته باشند. با مشورت با متخصصان ذهن آرا می توانید درباره گزینه های دارویی برای بزرگسالان مبتلا به ADHD بیشتر بدانید.

 

منبع: مرکز روانشناسی شمال تهران

  • حمید احدی
  • ۰
  • ۰

تست های روانشناسی چگونه کار می‌کند؟

پاسخ به این سوال هم می تواند بله باشد و هم می تواند خیر باشد، اما چیزی که می توانیم با قطعیت بگوییم این است که تست های روانشناسی در رابطه با وضعیت فعلی افراد دروغ نمی گوید. در رابطه با آینده تست های روانشناسی پیش بینی کننده خوبی هستند ولی متغییرهای بیشمار زیادی در رابطه با موفقیت افراد دخیل هستند. بنابراین تست های روانشناسی برای جایابی افراد براساس ویژگی های روانشناختی فعلی افراد بهترین گزینه است. شاید لازم باشد برای شناخت بهتر خود بصورت درست و علمی کمی در رابطه با تست های روانشناسی بیشتر بدانید!

تست های روانشناسی چگونه کار می‌کند؟

تست روانشناسی اعم از تست تشخیص اوتیسم، تست طرحواره یا تست سلامت روان و ... که آزمایش روانشناختی یا ارزیابی روانشناختی نیز نامیده می شود؛ پایه و اساس چگونگی درک بهتر روانشناسان از شخص و رفتار او است و این که این رفتار تا به چه حد و از کجا سرچشمه می‌گیرد. به عبارتی بهتر تست های روانشناسی بیانگر فرایند حل مسئله برای بسیاری از متخصصان هستند.

تست روانشناسی یک آزمون منفرد یا حتی یک نوع خاص از آزمون نیست. آزمون روانشناسی و روانشناختی در واقع فرآیند و مجموعه‌ای از آزمون‌ها و رویه های ارزیابی جنبه های خاص ساختار روانشناختی فرد است. برخی از آزمون ها برای تعیین ضریب هوشی، برخی دیگر برای شخصیت وسایر موارد مورد استفاده قرار می گیرند. از آنجا که آزمون‌های مختلف زیادی چه در کلینیک‌ها و چه در سایت‌های مختلف در دسترس هستند، توجه به این نکته مهم است که همه آنها از شواهد تحقیقاتی درستی برای استفاده برخوردار نیستند.

  • حمید احدی